1 00:00:00,000 --> 00:00:12,700 ‫‫‫‫‫‫....:::::::: Sarah_FirstSub@::::::::....:::::تـقـدیم می کنـد:::::‫‫‫ 2 00:00:12,790 --> 00:00:14,460 ‫(قسمت 48) 3 00:00:16,930 --> 00:00:18,000 ‫گوانگ ته آ ! 4 00:00:20,199 --> 00:00:21,299 ‫لی گوانگ ته! 5 00:00:21,799 --> 00:00:23,499 ‫گوانگ ته آ ! 6 00:00:30,209 --> 00:00:32,449 ‫معذرت میخوام ! ‫معذرت میخوام ! 7 00:00:32,450 --> 00:00:33,479 ‫گوانگ ته آ ! 8 00:00:33,650 --> 00:00:35,950 ‫لی گوانگ ته! ‫مامانِ هانبانگ! 9 00:00:38,490 --> 00:00:39,590 کجا رفتی؟ 10 00:00:40,789 --> 00:00:41,889 ‫گوانگ ته آ ! 11 00:00:43,660 --> 00:00:44,789 ‫لی گوانگ ته! 12 00:00:47,560 --> 00:00:50,529 ‫گوانگ ته آ ! ! مامانِ هانبانگ 13 00:00:51,770 --> 00:00:52,999 کجا رفتی ؟ 14 00:00:54,940 --> 00:00:56,300 کجایی؟ 15 00:00:59,940 --> 00:01:01,179 ‫(کارائوکه) 16 00:01:08,850 --> 00:01:10,248 مجبور بودم 17 00:01:10,249 --> 00:01:12,788 مُقصر خودتی که اجازه دادی تا اینجا پیش بره 18 00:01:12,789 --> 00:01:14,490 ‫اگه پولُ داده بودی .... 19 00:01:18,360 --> 00:01:21,000 ‫من بابایِ گوانگ ته ـم. ‫پدر زنت! 20 00:01:21,330 --> 00:01:22,758 بهتره نیست درست رفتار کنی؟ ها؟ 21 00:01:22,759 --> 00:01:25,198 هیچ جایِ دنیا این رفتارتُ تائید نمیکنن این درست نیست 22 00:01:27,000 --> 00:01:29,739 ‫نگو که تو یتیم خونه ... 23 00:01:29,740 --> 00:01:31,770 بهت گفتن با بزرگترت اینجوری رفتار کنی 24 00:01:39,380 --> 00:01:41,019 میخوای بُکشیم؟ 25 00:01:41,020 --> 00:01:43,619 ‫کسی اینجا نیست ! 26 00:01:44,720 --> 00:01:46,788 چطور جرات میکنی با بزرگترت اینجوری رفتار کنی؟ 27 00:01:46,789 --> 00:01:49,619 چطور جرات میکنی به پدر زنت حمله کنی؟ 28 00:01:54,459 --> 00:01:55,959 ‫چه خبره؟ 29 00:01:56,259 --> 00:01:58,729 ‫بهم نزدیک نشو ! ! بهم نزدیک نشو 30 00:02:07,140 --> 00:02:08,309 ‫داماد؟ 31 00:02:09,110 --> 00:02:11,179 من هیچوقت تو رو پدر زن خودم نمیدونستم 32 00:02:11,610 --> 00:02:13,050 ‫پدر زنِ من ... 33 00:02:13,979 --> 00:02:18,150 مَردیِ که لی گوانگ ته رو بزرگ کرده آقایِ چول سو رو پدر زنِ خودم میدونم 34 00:02:19,289 --> 00:02:20,859 ‫اون پدر زنِ واقعیمه! 35 00:02:21,660 --> 00:02:26,190 ‫تو در مقایسه با اون ، جعلی ترین پدری هستی که می شناسم 36 00:02:27,359 --> 00:02:28,600 فهمیدی یا نه؟ 37 00:02:41,039 --> 00:02:43,039 ‫با دقت ‫به حرفام گوش کنید . 38 00:03:04,030 --> 00:03:05,069 عهدنامه؟ 39 00:03:06,669 --> 00:03:09,699 ‫" ‫تا روزی که بمیرم دنبال گوانگ نام نمیگردم." 40 00:03:10,539 --> 00:03:12,239 اینُ پدر بیولوژیکیت نوشته 41 00:03:15,509 --> 00:03:16,609 ...پــ 42 00:03:18,380 --> 00:03:19,650 پدر بیولوژیکیم؟ 43 00:03:21,150 --> 00:03:22,918 ‫بعد از اینکه چول سو از دانشگاه فارغ التحصیل شد، 44 00:03:22,919 --> 00:03:27,019 برای همیشه به زادگاهش برگشت 45 00:03:27,019 --> 00:03:29,560 ‫مادرتم شبونه به سراغش اومد ‫و شبُ با هم گذروندن. 46 00:03:30,060 --> 00:03:32,429 ‫چند روز بعدم به خونه ـش رفتُ ، 47 00:03:32,430 --> 00:03:35,500 مجبورش کرد مسئولیت کاری که کرده رو به عهده بگیره 48 00:03:36,500 --> 00:03:38,530 اون زمان فقط 22 سالش بود 49 00:03:39,269 --> 00:03:41,269 ‫به عنوان فرزند ارشد ‫یه خانواده اصیل ، 50 00:03:41,769 --> 00:03:44,309 ترسید آبروی چندین و چند سالش به خطر بیوفته 51 00:03:44,310 --> 00:03:46,709 واسه همین مجبور شد با مادرتون ازدواج کنه 52 00:03:46,710 --> 00:03:48,609 همه اینکارا از قبل برنامه ریزی شده بود 53 00:03:49,079 --> 00:03:50,909 ‫معلوم شد مادرتون ... 54 00:03:50,910 --> 00:03:52,870 ‫ قبلاً ‫با یکی دیگه رابطه داشته و ازش باردار شده 55 00:03:55,419 --> 00:03:58,850 ‫این یادداشتم ... پدر بیولوژیکیت نوشته 56 00:04:00,620 --> 00:04:04,090 بعدم بهش گفت ازت فاصله بگیره ‫چون تو رو دختر خودش میدونست 57 00:04:05,960 --> 00:04:09,299 چرا وقتی منُ ازش باردار بود با همون ازدواج نکرد؟ 58 00:04:09,799 --> 00:04:12,069 ‫خانواده ـش مخالف این موضوع بودن آخه وضعیت مالیش خوب نبود 59 00:04:12,699 --> 00:04:15,139 اونم به محض اینکه باخبر شد ازش خواست بچه رو سقط کنه 60 00:04:16,669 --> 00:04:20,440 مامانتم راهی نداشت جز اینکه از چول سو استفاده کنه 61 00:04:21,109 --> 00:04:22,179 ‫به خاطر مادرت ، 62 00:04:22,180 --> 00:04:24,079 ‫خانواده پدرت (چول سو) ‫از خونه بیرونش کردن ... 63 00:04:24,080 --> 00:04:26,450 اونم مجبور شد با باز کردن چاه خونه ی اینُ اون خرج شما رو دربیاره 64 00:04:26,979 --> 00:04:29,139 بعدم که صاحب برادرت گوانگ شیک شدن 65 00:04:30,049 --> 00:04:32,419 بقیه ـشم که خودتون میدونید 66 00:04:33,189 --> 00:04:35,590 ‫ مجبور شد تو عربستان سعودی بمونه ... 67 00:04:36,160 --> 00:04:38,989 و تو اون صحرایِ بی آبُ علف خرج شما رو دربیاره 68 00:04:39,859 --> 00:04:41,199 ‫با این حال ، مادرت ‫به اعتیاد رو آورد ... 69 00:04:41,200 --> 00:04:43,600 ‫و اون روز تو و برادرتُ تنها گذاشت و ... 70 00:04:46,330 --> 00:04:48,270 حتی گفتنشم عذابم میده 71 00:04:48,900 --> 00:04:51,270 ‫و از اونجایی که * پانیک داشتی، ‫≡اختلال هراس، (ترس بیش از حد نسبت به چیزی) ≡ 72 00:04:51,770 --> 00:04:54,479 پدرت اونُ پیش تو میذاشت 73 00:04:55,640 --> 00:04:56,640 ...اونی 74 00:04:58,179 --> 00:04:59,878 خاله، کافیه 75 00:04:59,879 --> 00:05:01,320 اونی، بیا بریم خونه 76 00:05:02,049 --> 00:05:03,080 ‫گوانگ شیک آ... 77 00:05:04,989 --> 00:05:06,019 ‫متاسفم. 78 00:05:06,020 --> 00:05:09,489 پنهون کردن یه همچین رازی برایِ منم آسون نبود 79 00:05:20,030 --> 00:05:22,470 این یادداشتم از طرف پدر بیولوژیکیِ توئه 80 00:05:28,609 --> 00:05:32,148 بعد از اینکه مادرت برای بار دوم باردار شد پدرت این عهدنامه رو ازش گرفت 81 00:05:33,179 --> 00:05:35,950 راستش فکر نمیکردم دیگه دنبال اینجور کارها بره 82 00:05:36,950 --> 00:05:38,950 ‫اما پدرت تقاضای طلاق داد. 83 00:05:40,890 --> 00:05:41,918 ‫چرا؟ 84 00:05:41,919 --> 00:05:43,789 ‫چون بچه مال اون نبود 85 00:05:44,689 --> 00:05:45,989 ‫اون از کجا میدونست؟ 86 00:05:46,960 --> 00:05:48,330 ‫منکه هنوز به دنیا نیومده بودم 87 00:05:48,760 --> 00:05:50,228 ‫اون زمان، 88 00:05:50,229 --> 00:05:54,900 دولت خانواده ها رو اجبار کرده بود که بیشتر از 2 تا بچه به دنیا نیارن 89 00:05:56,070 --> 00:05:58,770 به همین خاطر اکثراً * عمل وازکتومی انجام میدادن ≡عمل بستن لوله در آقایان برای جلوگیری از بارداری ≡ 90 00:05:58,970 --> 00:06:01,879 یعنی مجبور بودن که اینکارُ کنن 91 00:06:04,210 --> 00:06:06,450 بعد از رفتن اون با یکی دیگه رابطه داشت 92 00:06:09,350 --> 00:06:11,720 جلوش زانو زدم بهش التماس کردم 93 00:06:12,289 --> 00:06:13,719 ‫بدون اون، 94 00:06:13,720 --> 00:06:15,789 ‫شما دخترا و مادرتون نمیتونستین زنده بمونید 95 00:06:16,619 --> 00:06:19,530 بهش گفتم تا جاییکه بشه کمکش میکنم 96 00:06:20,559 --> 00:06:22,298 ‫گوانگ نام که یه دختر بچه بود ... 97 00:06:22,299 --> 00:06:24,770 توام که هنوز به دنیا نیومده بودی 98 00:06:26,799 --> 00:06:29,668 ‫اونم به عنوان یه مرد ‫غرورشُ کنار گذاشتُ ... 99 00:06:29,669 --> 00:06:32,109 سعی کرد پدر خوبی براتون باشه 100 00:06:32,710 --> 00:06:34,340 ‫در مورد توام همینطور بود. 101 00:06:35,340 --> 00:06:40,049 سعی کرد عهدنامه ی پدراتونُ پیش خودش حفظ کنه 102 00:06:40,979 --> 00:06:44,719 ‫تا همین اواخر اونا رو زیر نظر داشت حتی محل زندگیشونم یادداشت میکرد 103 00:06:47,820 --> 00:06:49,160 ‫این دفتر خاطراتم... 104 00:06:49,760 --> 00:06:52,760 با خونِ دل تک تک اطلاعاتُ توش مینوشت 105 00:06:53,660 --> 00:06:56,100 میدونی چرا تمام این سالها پیش خودش نگه داشت؟ 106 00:06:56,530 --> 00:06:57,629 ‫که اگه یه وقت ... 107 00:06:58,770 --> 00:07:00,900 خواستید پدر واقعیتونُ ببینید آدرسشُ داشته باشید 108 00:07:01,700 --> 00:07:04,539 گفت باید هم خونِتونُ بشناسید 109 00:07:05,869 --> 00:07:07,210 ‫با اینحال، 110 00:07:08,510 --> 00:07:10,748 ‫از این میترسید که ... 111 00:07:10,749 --> 00:07:12,469 مبادا واسه همیشه ترکش کنید 112 00:07:13,410 --> 00:07:15,049 نمیخواست از دستتون بده 113 00:07:15,979 --> 00:07:18,950 شما اگه بخواین میتونین بهش پُشت کنید چون هیچ رابطه ی خونی ندارید 114 00:07:19,989 --> 00:07:23,460 برادرتون ‫، تنها فرزند بیولوژیکیش بود. 115 00:07:24,390 --> 00:07:28,489 شمام اگه پدرتون نبود زیاد دووم نمیاوردید 116 00:07:30,830 --> 00:07:33,599 ‫تمام این سالها ، 117 00:07:33,600 --> 00:07:35,369 با همه ی وجودم احساس گناه میکردم 118 00:07:35,999 --> 00:07:37,439 تقصیر من بود 119 00:07:38,869 --> 00:07:41,108 تمام عمر با عذاب وجدان زندگی کردم 120 00:07:41,109 --> 00:07:43,780 چون این من بودم که ازش خواستم باهاش ازدواج کنه 121 00:07:45,950 --> 00:07:48,419 تقصیر من بود 122 00:08:11,070 --> 00:08:12,169 اونی 123 00:08:12,970 --> 00:08:14,780 ‫چطور ممکنه؟ 124 00:08:32,260 --> 00:08:33,359 ‫گوانگ شیک آ ... 125 00:08:35,429 --> 00:08:38,530 تو درمورد پدرت کنجکاو نیستی؟ 126 00:08:39,170 --> 00:08:42,769 ‫نه ،هنوز چند ساعتی نیست که راجبش شنیدم ، 127 00:08:43,440 --> 00:08:46,769 ‫فکر می کردم ‫لی چول سو پدرمه. 128 00:08:48,139 --> 00:08:52,780 اگه مثل پدر گوانگ ته یهو سرُ کله ـش پیدا بشه چی؟ 129 00:08:52,810 --> 00:08:53,909 نه 130 00:08:55,320 --> 00:08:56,950 نمیخوام ببینمش 131 00:08:58,019 --> 00:08:59,119 ‫تو چی؟ 132 00:09:00,759 --> 00:09:01,820 ‫منم همینطور. 133 00:09:02,859 --> 00:09:04,830 اصلاً درموردش کنجکاو نیستم 134 00:09:05,359 --> 00:09:07,059 نمیخوام بدونم کجاسُ چند سالشه 135 00:09:07,060 --> 00:09:08,559 ‫اصلا برام مهم نیست 136 00:09:08,560 --> 00:09:09,629 ‫منـم. 137 00:09:12,029 --> 00:09:14,439 چطور تمام این سالها متوجه نشدیم؟ 138 00:09:14,440 --> 00:09:16,940 چون تونست اَزمون پنهون کنه 139 00:09:18,840 --> 00:09:22,080 ‫گوانگ شیک آ، ‫مهم نیست بقیه چی میگن، 140 00:09:23,239 --> 00:09:26,109 مهم اینه که خونِ یه اصیل زاده تو رگـامـه 141 00:09:27,550 --> 00:09:29,950 ‫این حقیقتیه که هیچوقت عوض نمیشه 142 00:09:32,290 --> 00:09:35,619 من تا لحظه ی مرگ دختر همون پدرم 143 00:09:35,960 --> 00:09:37,090 ‫منم همینطور. 144 00:09:37,629 --> 00:09:39,889 موندم بابا چجوری با این قضیه کنار اومده 145 00:09:40,389 --> 00:09:42,999 اون دفتر خاطراتم با خونِ دل نگه داشت 146 00:09:43,359 --> 00:09:46,369 تمام این سالهام تلاش میکرده که اَزمون پنهونش کنه 147 00:09:47,470 --> 00:09:50,970 ببین هر باری که ما رو میدیده چه حالی میشده 148 00:09:51,040 --> 00:09:53,639 حتماً هربار ناامید میشده 149 00:09:54,710 --> 00:09:56,580 هر چی باشه اونم آدمه 150 00:09:58,180 --> 00:10:02,720 حس خیلی بدی دارم واقعاً ازش خجالت میکشم 151 00:10:03,720 --> 00:10:05,690 احساس گناه می کنم 152 00:10:06,550 --> 00:10:09,190 نباید پامُ تو این دنیا میذاشتم 153 00:10:09,420 --> 00:10:11,359 اصلاً برایِ چی به دنیا اومدم؟ 154 00:10:11,759 --> 00:10:13,359 این حرفُ نزن 155 00:10:15,200 --> 00:10:16,830 خیلی دردناکه 156 00:10:17,060 --> 00:10:19,970 برای هر دومون ‫نه، هر سه ـمون 157 00:10:23,070 --> 00:10:25,210 منکه دفتر خاطراتشُ نمیخونم 158 00:10:26,670 --> 00:10:27,739 ‫منم همینطور. 159 00:10:33,149 --> 00:10:34,779 دارم لباسامُ آماده میکنم 160 00:10:34,979 --> 00:10:36,350 رسیدید؟ 161 00:10:36,519 --> 00:10:37,920 الان راه میوفتم 162 00:10:39,350 --> 00:10:40,489 ‫دیر کردی 163 00:10:43,359 --> 00:10:45,729 ‫- کجا میری؟ ‫- خیلی اتفاقی به یه برنامه زنده دعوت شدم . 164 00:10:45,989 --> 00:10:48,028 مراسم افتتاحیه یه آژانس هنری تو بوسانِ 165 00:10:48,029 --> 00:10:50,028 ‫همه خواننده های تروتم اونجان 166 00:10:50,029 --> 00:10:52,498 ‫سونگ د گوان سونبه ، ته جین آه سونبه، یونگ تک ، 167 00:10:52,499 --> 00:10:54,200 جمعشون جمعه 168 00:10:55,040 --> 00:10:56,899 منم دعوت کردن 169 00:10:58,170 --> 00:11:00,979 وای خدا کی باورش میشه؟ ها؟ 170 00:11:01,279 --> 00:11:03,579 باورم نمیشه که به همچین مراسمی دعوت شدم 171 00:11:03,580 --> 00:11:04,909 استرس جونمُ گرفته 172 00:11:05,109 --> 00:11:07,680 ‫این اولین باریِ که ‫با همچین خواننده های معروفی اجرا می کنم. 173 00:11:09,649 --> 00:11:11,149 خوشحال نیستی؟ 174 00:11:12,249 --> 00:11:14,859 خوشحالم 175 00:11:15,690 --> 00:11:17,190 مراقب خودت باش 176 00:11:17,690 --> 00:11:19,659 با سونبه هاتم درست رفتار کن 177 00:11:19,960 --> 00:11:22,128 اوکی، کارمُ خوب بلدم 178 00:11:22,129 --> 00:11:23,600 ‫فردا عصر برمی گردم. 179 00:11:24,200 --> 00:11:26,369 راستی، بوس 180 00:11:27,100 --> 00:11:28,269 ‫فرض کن دادم. 181 00:11:29,239 --> 00:11:31,409 نمیتونی اینکارُ کنی 182 00:11:32,239 --> 00:11:35,278 ‫امشب بدون من احساس تنهایی نکن و خوب بخواب 183 00:11:35,279 --> 00:11:36,310 ما رفتیم 184 00:11:54,499 --> 00:11:55,960 ‫گوانگ ته آ... 185 00:11:57,830 --> 00:11:59,369 ‫ببخشید. 186 00:12:03,470 --> 00:12:06,369 ‫دستگاه مشترک مورد نظر خاموش می باشد .... 187 00:12:17,180 --> 00:12:20,420 گفت به منُ خواهراش احتیاجی نداره 188 00:12:20,590 --> 00:12:23,190 دیگه نمیخواد ما رو ببینه 189 00:12:23,259 --> 00:12:24,989 این درست نیست 190 00:12:42,739 --> 00:12:44,879 ‫چرا تنهایی؟ پس مامانِ هانبانگ؟ 191 00:12:45,479 --> 00:12:48,950 ‫خُب اون ... گفت شبُ پیش خانواده ـش میمونه 192 00:12:49,249 --> 00:12:50,479 چیزی شده؟ 193 00:12:50,779 --> 00:12:53,989 مثلاً چی؟ دلتنگ خانواده ـش بود 194 00:12:54,659 --> 00:12:55,790 من میرم بالا 195 00:13:17,180 --> 00:13:18,779 ‫چول سو ، اونجایی؟ 196 00:13:31,430 --> 00:13:33,729 ‫- کیه؟ ‫- منم. 197 00:13:40,399 --> 00:13:41,800 اینجا چیکار میکنی؟ 198 00:13:42,239 --> 00:13:45,170 ‫چول سو هنوز نیومده چیزی شده؟ 199 00:13:45,639 --> 00:13:47,008 هنوز نیومده؟ 200 00:13:47,009 --> 00:13:49,310 سرِ شب تو راه دیدمش 201 00:13:49,739 --> 00:13:52,849 ‫داشت میرفت جایی ‫ رنگش پریده بود. 202 00:13:52,850 --> 00:13:54,550 هر چیـَم زنگ زدم جواب نداد 203 00:13:54,820 --> 00:13:56,978 ‫منم قرصمُ خوردم و خوابیدم ، ‫خبر نداشتم، 204 00:13:56,979 --> 00:13:58,989 الان بیدا شدم دیدم هنوز نیومدم 205 00:13:59,889 --> 00:14:01,290 چیزی شده؟ 206 00:14:06,190 --> 00:14:08,729 ‫دستگاه مشترک مورد نظر خاموش میباشد ... 207 00:14:08,999 --> 00:14:10,499 گوشیش خاموشِ 208 00:14:11,070 --> 00:14:12,170 ‫منم. 209 00:14:12,970 --> 00:14:15,100 احیاناً چول سو باهات تماس نگرفته؟ 210 00:14:16,499 --> 00:14:19,710 خیلی خُب. چیزی نیست. خداحافظ 211 00:14:21,909 --> 00:14:24,008 آخه کجا رو داره که بره 212 00:14:24,009 --> 00:14:26,580 ‫ نه پولی داره نه جایی واسه رفتن 213 00:15:28,680 --> 00:15:30,638 واقعاً که آب زیر کاهی 214 00:15:30,639 --> 00:15:32,679 یه روده راست تو شیکمت نیست 215 00:15:32,680 --> 00:15:34,748 تا حالا هیچکسُ مثل تو ندیدم 216 00:15:34,749 --> 00:15:36,820 ‫باورم ‫نمیشه دختری مثل تو دارم. 217 00:15:36,850 --> 00:15:39,050 آیگو دیگه حالم بهم میخوره 218 00:15:39,149 --> 00:15:40,419 ‫برو بیرون! 219 00:15:40,420 --> 00:15:42,060 ‫مامانت و اون احمق ... 220 00:15:42,519 --> 00:15:44,290 باهم رابطه داشتن 221 00:16:48,790 --> 00:16:51,859 ‫(غذاخوری چون چئون) 222 00:16:58,200 --> 00:17:01,899 (سامگیتانگ موجود ـست) 223 00:17:14,619 --> 00:17:15,919 ‫اومدی غذا بخوری؟ 224 00:17:16,379 --> 00:17:18,649 ‫- بله. ‫- بیا تو. 225 00:17:23,189 --> 00:17:24,590 چی میخوری؟ 226 00:17:25,530 --> 00:17:27,388 هیچ فرقی نمیکنه 227 00:17:27,389 --> 00:17:31,199 یعنی چی که فرقی نمیکنه غذایی که دوست داریُ سفارش بده 228 00:17:31,570 --> 00:17:35,169 اکثر مشتریها سامگیتانگ سفارش میدن میخوای امتحان کنی؟ 229 00:17:35,740 --> 00:17:36,800 .بله 230 00:17:54,020 --> 00:17:55,419 اینم چاپ استیک 231 00:17:55,520 --> 00:17:56,560 ...خودم 232 00:17:59,129 --> 00:18:00,429 ‫نوش جونت. 233 00:18:01,189 --> 00:18:03,158 هوا گرمه، میخوای کولرُ روشن کنم؟ 234 00:18:03,159 --> 00:18:04,770 هنوز قبل از ظهره اما بدجور گرمه 235 00:18:05,169 --> 00:18:06,230 همینجوری خوبه 236 00:18:07,369 --> 00:18:09,398 اولین باریه که به اینجا میاید ، درسته؟ 237 00:18:09,399 --> 00:18:11,199 فکر نمیکنم اهل این محل باشید 238 00:18:12,070 --> 00:18:13,070 نه نیستم 239 00:18:15,310 --> 00:18:16,939 ‫ بابا 240 00:18:17,240 --> 00:18:19,448 تو این هوا چرا بچه رو آوردی؟ 241 00:18:19,449 --> 00:18:21,049 حداقل میذاشتی پیشِ شوهرت 242 00:18:21,050 --> 00:18:22,648 اون سرش شلوغه 243 00:18:22,649 --> 00:18:24,789 ‫اینو میذارم تو فریزر 244 00:18:24,790 --> 00:18:26,188 هوا که گرمتر شد، بخور 245 00:18:26,189 --> 00:18:28,289 چرا اینارو خریدی؟ 246 00:18:28,290 --> 00:18:30,289 باید تا جاییکه بشه پس انداز کنی 247 00:18:30,290 --> 00:18:32,859 با این وضعیت به جایی نمیرسی 248 00:18:34,230 --> 00:18:38,368 آیگو، گوانگ شیکم اومدی منُ ببینی؟ 249 00:18:38,369 --> 00:18:40,530 دلت واسه بابابزرگ تنگ شده بود؟ 250 00:18:41,030 --> 00:18:42,100 آیگو 251 00:18:43,540 --> 00:18:45,868 بچه که مشکلیُ حل نمیکنه 252 00:18:45,869 --> 00:18:47,939 حداقل نه تا وقتی که تو زیر زمین زندگی میکنید 253 00:18:48,340 --> 00:18:50,708 ‫به شوهرتم بگو ‫به جایِ بازی کردن، 254 00:18:50,709 --> 00:18:53,149 بره یه کاری دستُ پا کنه 255 00:18:53,280 --> 00:18:54,879 باشه ، بابا 256 00:18:57,919 --> 00:19:00,590 مامان، پاهات در چه حاله؟ 257 00:19:01,320 --> 00:19:02,889 تعریفی نداره 258 00:19:03,189 --> 00:19:04,889 ‫بعدا میرم دکتر 259 00:19:05,359 --> 00:19:08,600 آیگو، ممکنه گرما زده شی کولرُ روشن کن 260 00:19:08,699 --> 00:19:10,858 اونوقت قبض برقُ کی میده؟ 261 00:19:10,859 --> 00:19:12,668 بیا بچه رو بگیر بقیه ـشُ بسپار به خودم 262 00:19:33,590 --> 00:19:35,060 ‫صبر کن ،* آقاشی! ≡به خانومایِ جوون میگن ≡ 263 00:19:37,719 --> 00:19:38,929 یه لحظه صبر کن 264 00:19:40,230 --> 00:19:41,260 چی شده؟ 265 00:19:42,129 --> 00:19:43,129 ‫اینُ... 266 00:19:46,770 --> 00:19:48,868 ‫به غذات که لب نزدی 267 00:19:48,869 --> 00:19:50,000 نمیتونم پولی ازت بگیرم 268 00:19:50,570 --> 00:19:52,009 مهم اینه که سفارش دادم 269 00:19:52,010 --> 00:19:55,138 نه بابا اونُ با خانواده ـم میخورم 270 00:19:55,139 --> 00:19:57,240 نباید پولتُ هدر بدی 271 00:19:57,510 --> 00:19:59,580 بازم بهمون سر بزن خداحافظ 272 00:20:13,290 --> 00:20:14,290 عزیزم 273 00:20:17,600 --> 00:20:20,769 ‫اومـو ! اومـو ! 274 00:20:20,770 --> 00:20:22,500 شما اینجایید 275 00:20:23,800 --> 00:20:28,668 ‫برادرم مثل چی کار میکنه، اونوقت خانم تو خونه استراحت میکنه 276 00:20:28,709 --> 00:20:30,780 خوشم اومد کارت درسته 277 00:20:31,480 --> 00:20:32,709 ‫اتاق خوابتون کجاست؟ 278 00:20:40,119 --> 00:20:42,418 خبر داشتی گونگ چه * آتوپی داره ؟ ≡یه نوع حساسیتِ پوستیه≡ 279 00:20:42,419 --> 00:20:44,189 ‫نه ، نمیدوستم. 280 00:20:45,290 --> 00:20:46,790 بیشتر مراقبش باش 281 00:20:47,590 --> 00:20:50,129 یه جورایی به کنه و پارچه های کثیف حساسیت داره 282 00:20:50,760 --> 00:20:52,070 ‫کنه دیگه کیه؟ 283 00:20:53,129 --> 00:20:55,839 آجوما در مورد شخص خاصی حرف نمیزنم 284 00:20:55,840 --> 00:20:58,310 فقط یه حشره ـس منظورم حشراتِ 285 00:20:59,510 --> 00:21:00,908 فقط یکم استرس دارم 286 00:21:00,909 --> 00:21:03,840 پس منظورت حشره ـش اونم از نوع بـَدِش 287 00:21:05,449 --> 00:21:08,079 از بچگی به این بیماری مبتلا بود 288 00:21:08,080 --> 00:21:10,219 تمام این سالها مراقبش بودم 289 00:21:10,780 --> 00:21:12,590 پس بهتره حواستُ جمع کنی 290 00:21:21,600 --> 00:21:22,699 ‫باز نکن ... 291 00:21:28,969 --> 00:21:31,638 میخواستم بعد از اینکه ناخنم هامُ لاک زدم جمع و جورش کنم 292 00:21:31,639 --> 00:21:32,968 ولی بابایِ توگی گفت خودش اینکارُ میکنه 293 00:21:34,040 --> 00:21:37,109 نه خُب ، خودم اینکارُ میکنم کارمُ خوب بلدم 294 00:21:38,010 --> 00:21:39,109 ‫اتاق توگی کجاست؟ 295 00:21:46,290 --> 00:21:48,958 رمز درُ بهش دادی که بیاد رو سر من خراب شه؟ 296 00:21:48,959 --> 00:21:51,529 وجب به وجب خونه رو گشت 297 00:21:51,530 --> 00:21:53,289 از هرچی پدر شوهره بدتره 298 00:21:53,290 --> 00:21:54,928 مثل این پیرمردایِ غُر غرُوئه 299 00:21:54,929 --> 00:21:56,699 چجوری با این وضعیت زندگی کنم؟ 300 00:21:57,600 --> 00:21:58,669 به کل یادم رفته بود 301 00:21:59,199 --> 00:22:00,468 ‫خیلی تنهاس، 302 00:22:00,469 --> 00:22:02,240 خواستم از تنهایی در بیاد 303 00:22:02,300 --> 00:22:03,340 نمیدنستم نِق میزنه 304 00:22:04,139 --> 00:22:06,409 همین امشب رمزُ عوض میکنم 305 00:22:16,719 --> 00:22:18,750 آمار کی جینُ گرفتی؟ 306 00:22:18,919 --> 00:22:20,719 دارم روش کار میکنم 307 00:22:22,359 --> 00:22:24,858 ‫آه ، توگی اومده بود 308 00:22:24,859 --> 00:22:26,090 اون مالِ توئه 309 00:22:39,840 --> 00:22:42,810 ‫سلام عمو. منم توگی . 310 00:22:43,179 --> 00:22:47,748 از اینکه یهویی صاحب یه بابا و یه عمو شدم خیلی خیلی خوشحالم 311 00:22:50,149 --> 00:22:51,618 از اونجاییکه جایی واسه زندگی نداشتیم 312 00:22:51,619 --> 00:22:53,750 ‫مجبور شدیم یه جایی واسه خودمون پیدا کنیم 313 00:22:54,889 --> 00:22:58,019 ‫عمو. مامانم یه کوچولو نابالغِ ، 314 00:22:58,020 --> 00:23:01,730 نمیشه یه جوری قبولش کنی؟ 315 00:23:02,129 --> 00:23:04,730 منم قول میدم دختر خوبی باشم 316 00:23:05,100 --> 00:23:07,698 اینکه یه زن داداشِ نابالغ گیرت اومده 317 00:23:07,699 --> 00:23:10,100 بخشی از سرنوشتته 318 00:23:10,800 --> 00:23:12,708 ‫بخاطر منم که شده ببخشش 319 00:23:12,709 --> 00:23:15,138 ‫منم قول میدم برات بخونم و برقصم ، 320 00:23:15,139 --> 00:23:16,810 و آب نبات بیارم 321 00:23:26,290 --> 00:23:28,419 ‫(چول سو) 322 00:23:29,889 --> 00:23:33,459 ‫دستگاه مشترک مورد نظر خاموش می باشد ... 323 00:23:40,100 --> 00:23:41,399 تونستی پیداش کنی؟ 324 00:23:41,770 --> 00:23:43,938 بعید میدونم گوشیشُ روشن کنه 325 00:23:43,939 --> 00:23:45,869 ‫هرجا که به فکرم میرسید و رفتم، 326 00:23:46,369 --> 00:23:47,709 اما نتونستم پیداش کنم 327 00:23:48,379 --> 00:23:50,479 حتی به محل کارشم رفتم 328 00:23:50,480 --> 00:23:52,879 بازار و زیر و رو کردم اما نیست که نیست 329 00:23:52,980 --> 00:23:54,050 چیکار کنم؟ 330 00:23:55,080 --> 00:23:56,379 ‫اینجوری نمیشه، 331 00:23:56,879 --> 00:23:58,649 بهتره به زادگاهم برم 332 00:23:58,850 --> 00:23:59,948 ‫زادگاهت؟ 333 00:23:59,949 --> 00:24:01,319 کسی چه میدونه 334 00:24:01,320 --> 00:24:03,520 شاید زده به دلِ کوه و کمر 335 00:24:05,090 --> 00:24:06,928 اتفاقی که براش نیوفتاده؟ 336 00:24:06,929 --> 00:24:08,599 بهتره وقتُ از دست ندیم 337 00:24:08,600 --> 00:24:10,000 خبری شد بهت زنگ میزنم 338 00:24:21,469 --> 00:24:22,980 کجا رفتی؟ 339 00:24:27,050 --> 00:24:29,919 مامانِ هانبانگ با خانواده اش نیست ، درسته؟ 340 00:24:32,149 --> 00:24:34,419 ‫ حرف بزن. شاید کمکی از دستم بر بیاد 341 00:24:35,320 --> 00:24:36,760 هر چی باشه رفیقیم 342 00:24:36,790 --> 00:24:38,260 به برادرت چیزی نمیگم 343 00:24:39,459 --> 00:24:40,490 ‫سا چه آ ... 344 00:24:41,830 --> 00:24:43,260 گوانگ ته رو برام پیدا کن 345 00:24:43,530 --> 00:24:45,698 میدونستم اینجوری میشه 346 00:24:45,699 --> 00:24:47,500 میدونستم تو دردسر میوفتی 347 00:24:47,899 --> 00:24:50,169 خونه رو ترک کرده؟ 348 00:24:51,810 --> 00:24:52,909 ...راستش 349 00:24:55,520 --> 00:24:58,290 واقعاً؟ چجوری اینجوری شد؟ 350 00:24:58,589 --> 00:25:01,530 ‫نه یکی بلکه هر سه تاشون از سه تا پدر متفاوتن؟ 351 00:25:02,829 --> 00:25:04,169 به عقل جـِنَم نمیرسه 352 00:25:05,669 --> 00:25:07,568 والا منم یه همچین زندگی نداشتم 353 00:25:07,569 --> 00:25:09,869 اما انگار اوه منگ جا یه چیز دیگه ـس 354 00:25:10,609 --> 00:25:13,309 تو چطور تونستی یه همچین رازیُ مخفی کنی؟ حتی به منم نگفتی 355 00:25:13,710 --> 00:25:15,308 ترسیدم بچه ها بویی ببرن 356 00:25:15,309 --> 00:25:17,210 حتماً خیلی گیج شدن 357 00:25:17,879 --> 00:25:20,520 حتی نمیتونم بهشون بگم پدرشون از خونه رفته 358 00:25:20,680 --> 00:25:23,189 نمیخوستم بیشتر از این احساس گناه کنن 359 00:25:23,190 --> 00:25:25,149 حتماً رفته یه بادی به سرش بخوره 360 00:25:25,849 --> 00:25:27,490 واقعاً ایوالله داره 361 00:25:28,389 --> 00:25:30,290 چطور تونست سه تا بچه بی کسُ کارُ بزرگ کنه 362 00:25:30,829 --> 00:25:32,329 کار آسونی نیست 363 00:25:34,059 --> 00:25:36,128 حتماً با هربار خیانتی که بهش میکرده زجر میکشیده 364 00:25:36,129 --> 00:25:38,229 بازم اونه که اون بچه ها رو بزرگ کرده 365 00:25:38,230 --> 00:25:40,138 نه یکی بلکه سه تا 366 00:25:40,139 --> 00:25:42,470 چطور میتونه یه همچین کاری کنه؟ اصلاً منطقیه؟ 367 00:25:42,599 --> 00:25:45,010 ماهم فکر نمیکردیم به سه تا برسه 368 00:25:45,210 --> 00:25:47,409 فکر میکردیم بعد از اون جریان دور این کارها رو خط بکشه 369 00:25:48,139 --> 00:25:50,210 چول سو هم سنی نداشت 370 00:25:50,379 --> 00:25:53,250 ترسید خانواده ـش طردش کنن 371 00:25:53,480 --> 00:25:55,400 ‫منگ جا هم با حیله وارد زندگیش شد 372 00:25:55,819 --> 00:25:58,649 ‫وقتی برایِ بار دوم این اتفاق تکرار شد ، ‫فکر کردم آخرین باره. 373 00:25:58,950 --> 00:26:01,020 بعد از اون خواست برای همیشه از شرش خلاص شه 374 00:26:02,260 --> 00:26:05,389 اما بخاطر گوانگ نام مجبور شد بسوزه و بسازه 375 00:26:05,859 --> 00:26:08,829 بعدم که سر و کله ی گوانگ ته ظاهر شد 376 00:26:09,970 --> 00:26:12,269 ‫نه من و نه چول سو نمیدونستیم ... 377 00:26:12,270 --> 00:26:14,339 که یه اشتباه اشتباه دیگه رو به دنبال داره 378 00:26:14,940 --> 00:26:19,539 اونم در نهایت تقاص کارایی که باهاش کرده بود و پس داد 379 00:26:19,909 --> 00:26:22,339 ‫من دیگه چرا درگیر این آشفته بازار شدم؟ 380 00:26:22,980 --> 00:26:24,010 دیوونه 381 00:26:25,079 --> 00:26:26,919 این یعنی اینکه هر سه فرصتُ از دست داد 382 00:26:27,349 --> 00:26:28,679 انگار دلش از سنگه 383 00:26:28,680 --> 00:26:31,589 حیف که خواهرمه و نمیتونم نفرینش کنم 384 00:26:32,319 --> 00:26:33,519 ‫اگه اخبارُ دیده باشی، 385 00:26:33,520 --> 00:26:36,389 دنیا پُر از دیوونه هاییه مثل اون 386 00:26:37,589 --> 00:26:39,490 همه آدمها که مثل هم نیستن 387 00:26:39,790 --> 00:26:42,558 چول سو اونا رو مثل دختر خودش میدونه 388 00:26:42,559 --> 00:26:44,770 همینه که میگن وابستگی ترسناکه 389 00:26:44,869 --> 00:26:46,469 ‫حتی اگه بچه ی دشمنتم باشه، 390 00:26:46,470 --> 00:26:48,240 مهم اینه که خودت بزرگش کرده باشی 391 00:26:49,139 --> 00:26:51,139 خیلی خیلی دلم براش میسوزه 392 00:26:51,710 --> 00:26:53,309 چی به سَرِ زندگیش اومد؟ 393 00:26:53,839 --> 00:26:56,680 چرا وقتی هیچ اشتباهی ازش سر نزده باید همه چیُ پنهون کنه 394 00:26:58,809 --> 00:27:00,520 ‫اومـو! ‫حتماً چول سوئه ! 395 00:27:05,520 --> 00:27:06,889 ...آیگو 396 00:27:07,589 --> 00:27:08,889 ‫ سلام. 397 00:27:09,359 --> 00:27:10,889 راه گُم کردی 398 00:27:10,990 --> 00:27:13,259 انشالله واسه دعوا که نیومدی؟ 399 00:27:13,260 --> 00:27:14,658 ‫البته که نه. 400 00:27:14,659 --> 00:27:17,729 بفرمائید تو 401 00:27:17,730 --> 00:27:19,369 ‫خانم جی. 402 00:27:20,399 --> 00:27:23,069 میخواین براتون دم نوش بیارم؟ 403 00:27:23,139 --> 00:27:25,309 لازم نیست باید برم 404 00:27:26,339 --> 00:27:28,980 ‫می بینم ‫که امروز نودل ندارید . 405 00:27:29,909 --> 00:27:31,709 ما که هر روز خدا نودل نمیخوریم 406 00:27:31,710 --> 00:27:33,719 میخواین براتون بیارم؟ 407 00:27:33,720 --> 00:27:35,349 تو یه چشم بهم زدن حاضر میشه 408 00:27:35,480 --> 00:27:36,750 لازم نیست 409 00:27:37,119 --> 00:27:40,259 براتون گوشت گاو کُره ای آوردم 410 00:27:40,260 --> 00:27:42,289 شنیدم فردا تولد آقایِ چول سوئه 411 00:27:42,290 --> 00:27:43,730 میتونید برای شام کباب کنید 412 00:27:44,389 --> 00:27:46,058 ‫به اندازه کافی از شما به ما رسیده 413 00:27:46,059 --> 00:27:47,729 والا انتظار یه همچین چیزیُ ازتون نداشتیم 414 00:27:47,730 --> 00:27:49,460 بابت اون روزم متاسفم 415 00:27:49,599 --> 00:27:52,898 ‫عذرخواهی می کنم چون رفتار بدی باهاتون داشتم 416 00:27:52,899 --> 00:27:54,440 چاره ای نداریم جز اینکه قبول کنیم 417 00:27:54,700 --> 00:27:55,969 گوانگ نام باهاتون خوبه؟ 418 00:27:55,970 --> 00:27:57,939 اونم چه خوبی 419 00:27:57,940 --> 00:28:01,409 هر چی باشه دختر یه اصیل زاده ـس 420 00:28:01,710 --> 00:28:03,710 اصیل زاده به یه ورم 421 00:28:04,849 --> 00:28:07,579 ‫- چی؟ ‫- هیچی. 422 00:28:19,359 --> 00:28:20,399 قول میدی؟ 423 00:28:23,099 --> 00:28:24,730 این اولین روزیه که باهمیم 424 00:29:03,300 --> 00:29:07,068 اگه پدرتون نبود زیاد دووم نمیاوردید 425 00:29:12,349 --> 00:29:13,450 ‫مادر. 426 00:29:14,020 --> 00:29:16,919 شنیدم برای خانواده ـم گوشت کُره ای بردید 427 00:29:17,220 --> 00:29:18,918 ‫لازم نبود تو این هوا برید 428 00:29:18,919 --> 00:29:20,859 ‫ خواستم ‫از پدرت تشکر کنم. 429 00:29:21,119 --> 00:29:25,329 باید ازش تشکر کنم که یه همچین دختری بزرگ کرده 430 00:29:25,490 --> 00:29:28,930 چه روزی بهتر از روز تولدش 431 00:29:30,200 --> 00:29:31,629 ‫ممنونم مادر. 432 00:29:32,200 --> 00:29:34,539 حالا از کجا ‫فهمیدین تولدشه؟ 433 00:29:34,540 --> 00:29:36,909 روز عروسی از دهنتون شنیدم 434 00:29:37,569 --> 00:29:38,940 ‫حالا که بهش فکر میکنم، 435 00:29:39,540 --> 00:29:42,010 باهم مـو نمیزنید 436 00:29:42,909 --> 00:29:44,109 ‫من؟ 437 00:29:44,849 --> 00:29:47,578 ‫به نظرتون من شبیه پدرمم؟ 438 00:29:47,579 --> 00:29:50,149 پس چی باهم مـو نمیزنید 439 00:29:50,490 --> 00:29:54,359 ‫از بین خواهرات ، تو بیشتر از همه بهش شباهت داری 440 00:29:56,460 --> 00:29:57,829 ‫ممنونم مادر. 441 00:29:58,690 --> 00:30:01,129 چرا، چون گفتم به پدرت شباهت داری؟ 442 00:30:01,200 --> 00:30:04,530 حالا هر چی برو لباساتُ عوض کن باید بریم 443 00:30:05,129 --> 00:30:06,300 کجا؟ 444 00:30:06,470 --> 00:30:08,898 ‫(کلینیک زنان امید نو) 445 00:30:08,899 --> 00:30:11,638 ‫مادر ، اینجا که کلینیکِ. 446 00:30:11,639 --> 00:30:13,138 امروز کارُ یه سره میکنیم 447 00:30:13,139 --> 00:30:14,979 ‫دکتر که بهت امیدواره 448 00:30:14,980 --> 00:30:17,348 ‫قرار امروزُ لغو ‫کردم. 449 00:30:17,349 --> 00:30:19,209 من وقت گرفتم 450 00:30:19,210 --> 00:30:20,450 ‫امروز وقتشه. 451 00:30:21,450 --> 00:30:23,648 امروز نمیشه بهتره باشه واسه یه وقتِ دیگه 452 00:30:23,649 --> 00:30:25,219 ‫باید همین امروز باشه. 453 00:30:25,220 --> 00:30:27,318 ‫با فالگیرم مشورت کردم، 454 00:30:27,319 --> 00:30:29,159 ‫گفت یا امروز یا هیچوقت. 455 00:30:29,419 --> 00:30:31,289 یا امروز یا هیچوقت؟ 456 00:30:31,290 --> 00:30:34,329 آره، حرفاش رد خور نداره 457 00:30:34,500 --> 00:30:36,969 ‫هیون وو که سه بار ازدواج کرد، 458 00:30:36,970 --> 00:30:39,828 گفت صاحب یه دختر و یه پسر میشه دقیقاً همونطور شد 459 00:30:39,829 --> 00:30:41,568 امروز روزِ شانسه 460 00:30:41,569 --> 00:30:43,440 واسه همینه که میگم یا امروز یا هیچوقت 461 00:30:43,839 --> 00:30:45,068 هیچوقت؟ 462 00:30:45,069 --> 00:30:47,180 پس فکر کردی واسه چی اینهمه راهُ تا اینجا اومدم؟ 463 00:30:47,309 --> 00:30:49,039 یه مشاوره که این حرفا رو نداره 464 00:30:49,040 --> 00:30:50,849 بهتره تا دیر نشده دست به کار شیم 465 00:30:51,050 --> 00:30:53,450 ‫خانم لی گوانگ نام ، شما اینجایید. ‫لطفا آماده شید. 466 00:30:53,919 --> 00:30:56,549 ‫برو حاضر شو. نباید این موقعیتُ از دست بدیم 467 00:30:56,550 --> 00:30:58,490 ‫برو حاضر شو. 468 00:31:01,089 --> 00:31:04,229 ‫جنین آماده ـس شمام که از نظر جسمی آمادگیشُ دارید 469 00:31:04,230 --> 00:31:05,760 این بهترین فرصته 470 00:31:06,530 --> 00:31:07,829 نگفتم؟ 471 00:31:17,869 --> 00:31:20,409 ‫- اومـو ، مادر. ‫- تکون نخور. 472 00:31:20,680 --> 00:31:21,740 تکون نخور 473 00:31:24,480 --> 00:31:26,279 بهتره از جات تکون نخوری 474 00:31:26,280 --> 00:31:28,219 هر چی باشه بارداری 475 00:31:28,220 --> 00:31:29,849 نباید از جات تکون بخوری 476 00:31:30,319 --> 00:31:32,990 هنوز که هیچی معلوم نیست 477 00:31:33,349 --> 00:31:35,359 این چه حرفیه 478 00:31:35,520 --> 00:31:37,230 ‫تو دیگه بارداری ، 479 00:31:37,490 --> 00:31:39,790 به چیزایِ خوب فکر کن 480 00:31:40,559 --> 00:31:42,730 زود باش غذاتُ بخور 481 00:31:51,770 --> 00:31:53,339 ‫ممنونم مادر. 482 00:31:54,210 --> 00:31:56,510 ‫کاش ‫زودتر از اینا باردار شده بودی 483 00:31:57,950 --> 00:32:00,250 ‫اما مهم نیست مهم اینه که باردار شدی 484 00:32:01,419 --> 00:32:03,689 آروم آروم بخور 485 00:32:03,690 --> 00:32:04,989 دست به چیزی نزن 486 00:32:04,990 --> 00:32:06,649 هروقت خوردی صدام کن 487 00:32:07,119 --> 00:32:08,790 ‫- یه دلِ سیر بخور ‫- باشه 488 00:32:18,930 --> 00:32:20,230 بله، گوانگ شیک؟ 489 00:32:22,099 --> 00:32:23,200 باشه 490 00:32:28,379 --> 00:32:30,750 ‫- مادر. ‫- هوم؟ 491 00:32:31,050 --> 00:32:33,009 من یه چند دقیقه میرم بیرون 492 00:32:33,010 --> 00:32:36,019 کجا میری؟ نباید از جات تکون بخوری 493 00:32:36,020 --> 00:32:37,819 حالم خوبه 494 00:32:37,919 --> 00:32:40,358 یه کار فوری برام پیش اومده 495 00:32:40,359 --> 00:32:42,290 کاری نکن همه زحمتامون به باد بره 496 00:32:42,419 --> 00:32:44,689 ‫دکتر گفت ‫باید دراز بکشی. 497 00:32:44,690 --> 00:32:46,088 به اندازه ی کافی دراز کشیدم 498 00:32:46,089 --> 00:32:48,328 واقعا فوریه برمیگردم 499 00:32:48,329 --> 00:32:50,899 آیگو، یه دقیقه تو خونه بند نمیشی 500 00:32:51,569 --> 00:32:53,529 فردا تولد پدرمه 501 00:32:53,530 --> 00:32:55,668 نمیشه از خواهرات بخوای کمکت کنن؟ 502 00:32:55,669 --> 00:32:57,469 من خواهر بزرگترم 503 00:32:57,470 --> 00:32:58,609 ‫خیلی خُب. 504 00:32:58,809 --> 00:33:01,780 فقط بهشون بگو دست به سیاه و سفید نمیزنی 505 00:33:02,109 --> 00:33:05,180 به هیچ وجه خودتُ خسته نکن یکمم به فکر بچه باش 506 00:33:05,909 --> 00:33:07,180 باشه، مادر 507 00:33:12,720 --> 00:33:13,819 اونی 508 00:33:15,260 --> 00:33:17,059 ‫رفتم دنبالش. 509 00:33:18,030 --> 00:33:19,059 کی؟ 510 00:33:19,889 --> 00:33:20,960 خودت بهتر میدونی 511 00:33:22,399 --> 00:33:23,669 دیدیش؟ 512 00:33:24,669 --> 00:33:25,669 هوم 513 00:33:27,000 --> 00:33:28,899 فکر کردم بهتره باهاش روبرو شم 514 00:33:30,869 --> 00:33:34,510 ‫تمام شب بهش فکر میکردم 515 00:33:36,109 --> 00:33:37,450 ‫چطور بود؟ 516 00:33:38,649 --> 00:33:39,710 ‫خُب، 517 00:33:40,750 --> 00:33:42,180 ‫هیچ حسی بهش نداشتم. 518 00:33:43,119 --> 00:33:46,589 میگن خون، خونُ میکشه تو چیزی حس نکردی؟ 519 00:33:47,359 --> 00:33:49,790 منم فکر نمیکردم اینجوری شه 520 00:33:51,129 --> 00:33:53,030 ‫فکر میکردم به محض اینکه همدیگرُ ببینیم، 521 00:33:53,589 --> 00:33:55,700 یه حس خاصیُ تجربه میکنیم 522 00:33:56,159 --> 00:33:58,169 یا اینکه مثل ابر بهار گریه میکنیم 523 00:33:58,800 --> 00:34:00,639 ‫هرچند اتفاقی نیوفتاد 524 00:34:01,300 --> 00:34:02,638 ‫درست مثل اینکه، 525 00:34:02,639 --> 00:34:04,809 یکیُ به طور تصادفی تو مترو یا اتوبوس ببینی 526 00:34:06,069 --> 00:34:07,609 تو رو شناخت؟ 527 00:34:08,309 --> 00:34:11,480 ‫نه ، حتی فکرشم نمیکرد. 528 00:34:12,680 --> 00:34:15,819 تقریباً چیز زیادی نمیدونست 529 00:34:16,979 --> 00:34:18,519 وضعُ اوضاعش چطور بود؟ 530 00:34:19,450 --> 00:34:20,589 ‫خُب، 531 00:34:22,060 --> 00:34:23,359 معمولی بود 532 00:34:27,930 --> 00:34:29,399 ‫یه چیزیُ میدونستی، 533 00:34:38,539 --> 00:34:40,169 اینکه صاحب یه غذاخوریـه 534 00:34:41,539 --> 00:34:42,740 غذاخوری؟ 535 00:34:44,180 --> 00:34:45,450 وای 536 00:34:47,550 --> 00:34:49,518 ‫رو پنجره یه کاغذ زده بود و روش نوشته بود ... 537 00:34:49,519 --> 00:34:52,450 ‫"سامگیتانگ موجود ـست." 538 00:34:54,560 --> 00:34:55,760 ‫خنده داره ، نه؟ 539 00:34:56,720 --> 00:34:58,560 اصلاً هم خنده دار نیست 540 00:34:59,959 --> 00:35:03,299 ‫ به محض اینکه با یه همچین صحنه ای روبرو شدم زبونم بند اومد 541 00:35:05,200 --> 00:35:07,499 ‫یه کاسه سامگیتانگ سفارش دادم ‫اما نتونستم بخورم ، 542 00:35:07,970 --> 00:35:09,970 واسه همین زدم بیرون 543 00:35:11,870 --> 00:35:13,939 ‫اونم افتاد دنبالم، 544 00:35:14,510 --> 00:35:17,580 ‫چرا؟ بالاخره شناختت؟ 545 00:35:20,109 --> 00:35:22,220 مگه که تو خواب ببینم 546 00:35:25,149 --> 00:35:26,450 پولمُ پس داد 547 00:35:28,089 --> 00:35:30,530 گفت نباید پولمُ هدر بدم 548 00:35:31,289 --> 00:35:33,129 عینِ خودته 549 00:35:35,129 --> 00:35:37,830 تا خونه کلی بهش فکر کردم 550 00:35:41,640 --> 00:35:43,499 ‫که اگه اون پدرمون نبود، 551 00:35:44,339 --> 00:35:46,410 الان جور دیگه ای زندگی میکردم 552 00:35:47,069 --> 00:35:49,539 ‫دیگه به عنوان گوانگ شیک زندگی نمیکردم، 553 00:35:51,080 --> 00:35:52,810 توام خواهر بزرگترم نبودی 554 00:35:54,180 --> 00:35:55,819 گوانگ ته هم خواهر کوچیکترم نبود 555 00:35:57,390 --> 00:35:59,089 و یه همچین ازدواجی نداشتم 556 00:36:01,459 --> 00:36:03,720 دیگه یه همچین زندگی نداشتم 557 00:36:05,789 --> 00:36:08,129 یه ‫ذره ی گرد و غباری بودم ... 558 00:36:09,359 --> 00:36:11,330 که تو هوا شناوره 559 00:36:12,530 --> 00:36:15,399 شاید اصلا پا به این دنیا نمیذاشتم 560 00:36:15,740 --> 00:36:16,839 ‫این چیزی بود که بهش فکر میکردم. 561 00:36:18,339 --> 00:36:19,569 ‫خُب الان ، 562 00:36:20,680 --> 00:36:22,240 چه حسی داری؟ 563 00:36:23,640 --> 00:36:25,180 آروم شدی؟ 564 00:36:27,350 --> 00:36:28,680 نمیدونم 565 00:36:29,979 --> 00:36:31,589 ‫فقط اینُ میدونم که ... 566 00:36:32,550 --> 00:36:34,689 دیگه دلم نمیخواد دنبالش برم 567 00:36:36,560 --> 00:36:40,859 به این نتیجه رسیدم که ‫ما قرار نیست یه خانواده باشیم. 568 00:36:42,399 --> 00:36:44,530 ‫این حس تازه به سراغم اومده. 569 00:36:46,999 --> 00:36:48,700 ‫پشیمون نیستم ... 570 00:36:49,439 --> 00:36:50,769 و هیچ حسرتیم ندارم 571 00:36:52,910 --> 00:36:55,140 ‫حالا میفهمم ... 572 00:36:55,280 --> 00:36:58,050 که چرا وقتی میخواستم اون غذاخوریُ باز کنم بابا کُفری شد 573 00:37:02,419 --> 00:37:03,780 تو کنجکاو نیستی؟ 574 00:37:05,490 --> 00:37:06,919 ‫نه اینکه دلتنگش باشی، 575 00:37:08,220 --> 00:37:10,519 حداقل یه بار برو ببینش 576 00:37:12,760 --> 00:37:14,930 ‫منم تمام شب به همین موضوع فکر میکردم، 577 00:37:16,959 --> 00:37:18,300 ‫اما می ترسم، 578 00:37:20,030 --> 00:37:21,470 از اینکه بخوام باهاش روبرو شم 579 00:37:22,700 --> 00:37:25,370 پدر تو یه مرد معمولیه که یه غذاخوریُ اداره میکنه 580 00:37:26,069 --> 00:37:29,109 ‫اما پدر گوانگ ته یه کلاهبرداره 581 00:37:30,780 --> 00:37:33,180 ‫می ترسم بدونم پدرم کیه 582 00:37:35,620 --> 00:37:37,350 تو دختر شجاعی هستی 583 00:37:40,120 --> 00:37:42,060 یه جورایی میخواستم کارُ یه سره کنم 584 00:37:49,260 --> 00:37:50,669 شما اینجایید 585 00:37:51,030 --> 00:37:52,169 ‫کی جین! 586 00:37:52,830 --> 00:37:55,300 لطفا کمکم کنید گوانگ ته رو پیداش کنم 587 00:37:55,399 --> 00:37:56,970 منظورت چیه؟ 588 00:37:57,939 --> 00:37:58,939 ‫گوانگ ته ... 589 00:37:59,439 --> 00:38:01,838 گوانگ ته، چی؟ چی شده؟ 590 00:38:01,839 --> 00:38:03,950 از دیشب تا حالا برنگشته 591 00:38:04,749 --> 00:38:06,050 نمیتونم پیداش کنم 592 00:38:06,209 --> 00:38:07,419 ‫- چی؟ ‫- چی؟ 593 00:38:11,149 --> 00:38:13,619 ‫گوانگ شیک ، تو از اون طرف برو. ‫منم از این طرف میرم. 594 00:38:13,620 --> 00:38:14,689 باشه 595 00:38:14,713 --> 00:38:33,213 ‫:::: برای اطلاع از آخرین وضعیت زیرنویس به کانال تلگرامی ما بپیوندید:::: :::: @Sarah_FirstSub :::: 596 00:38:33,269 --> 00:38:34,339 ‫گوانگ ته ... 597 00:38:39,350 --> 00:38:41,119 ‫همه جا رو گشتم 598 00:38:41,120 --> 00:38:42,850 حتماً خیلی اذیت شده 599 00:38:43,950 --> 00:38:45,720 باید زودتر از اینا به فکرش میبودیم 600 00:38:46,120 --> 00:38:48,358 ‫ما حداقل باهم درد و دل کردیم، 601 00:38:48,359 --> 00:38:50,419 ولی اون بارداره ‫حتی گوشیشم خاموشه. 602 00:39:01,539 --> 00:39:02,640 ‫- گوانگ ته آ! ‫- گوانگ ته آ! 603 00:39:05,169 --> 00:39:06,569 ‫جایی برای رفتن نداشتم. 604 00:39:08,479 --> 00:39:10,510 ‫اینجا تنها جایی بود که به ذهنم رسید 605 00:39:31,629 --> 00:39:32,669 بخور 606 00:39:41,539 --> 00:39:42,780 همه ـشُ بخور 607 00:39:43,740 --> 00:39:44,879 به موقعش باهم حرف میزنیم 608 00:39:47,080 --> 00:39:49,419 چرا نیومدی پیش خودمون 609 00:39:52,249 --> 00:39:53,289 ‫شما دیگه ... 610 00:39:56,390 --> 00:39:57,629 تنهام نذارید 611 00:40:03,660 --> 00:40:05,200 ‫من جز شما کسیُ ندارم 612 00:40:07,030 --> 00:40:09,200 ‫درسته از یه پدر نیستیم، 613 00:40:10,240 --> 00:40:11,410 اما منکه عوض نشدم 614 00:40:15,209 --> 00:40:17,450 به خودم افتخار میکردم که خونِ یه اصیل زاده تو رگـامِ 615 00:40:18,050 --> 00:40:20,950 ‫حتی وقتی نمراتم پایین بود ‫و هیچ هدفی برای زندگی نداشتم ، 616 00:40:21,979 --> 00:40:23,379 ‫فکر می کردم آدم سطح بالاییم . 617 00:40:25,050 --> 00:40:27,249 چون همیشه خودمُ یه اصیل زاده میدونستم 618 00:40:28,490 --> 00:40:31,390 ‫وقتی با بچه های محل درگیر میشدم ‫این چیزی بود که بهشون میگفتم، 619 00:40:33,129 --> 00:40:36,160 ‫"محض اطلاع ، ‫من مثل بقیه دخترا نیستم." 620 00:40:40,370 --> 00:40:41,399 ‫ولی... 621 00:40:42,200 --> 00:40:43,939 انگار از درون فرو ریختم 622 00:40:46,339 --> 00:40:47,939 ‫جایی برای رفتن ندارم 623 00:40:49,339 --> 00:40:52,180 حتی روم نمیشه با کی جین روبرو شم 624 00:40:53,280 --> 00:40:55,849 ‫به ‫خاطر من ازش اخاذی کردن . 625 00:40:55,850 --> 00:40:58,149 دیگه بعید میدونم بخواد باهام ادامه بده 626 00:41:00,050 --> 00:41:02,319 حتی نمیتونم تو چشماش نگاه کنم 627 00:41:02,789 --> 00:41:03,890 ‫اینطور نیست. 628 00:41:04,530 --> 00:41:06,959 اون همه جارو دنبالت گشت 629 00:41:08,160 --> 00:41:10,398 تمام شب مثل مُرغ پر کنده بود 630 00:41:10,399 --> 00:41:12,069 باید بودیُ میدیدی 631 00:41:12,899 --> 00:41:14,779 اون نگرانته 632 00:41:15,769 --> 00:41:17,839 راستی بهش زنگ بزن 633 00:41:19,109 --> 00:41:22,280 نمیتونم چی بهش بگم؟ 634 00:41:29,649 --> 00:41:32,550 ‫کی جین گوانگ ته اینجاست 635 00:41:32,749 --> 00:41:35,359 ‫واقعا؟ همه چی روبه راهه؟ ‫حالش خوبه؟ 636 00:41:37,560 --> 00:41:38,689 خدارو شکر 637 00:41:39,390 --> 00:41:41,599 خیلی خُب الان خودمُ میرسونم 638 00:41:41,600 --> 00:41:42,899 ‫نه ، نمیخواد. 639 00:41:43,260 --> 00:41:44,429 ‫بعد از اینکه غذاشُ خورد ، 640 00:41:44,430 --> 00:41:46,168 خودمون میاریمش 641 00:41:46,169 --> 00:41:48,769 باشه. ممنونم ، گوانگ نام 642 00:41:54,879 --> 00:41:57,039 ‫گوانگ ته آ، ما ... 643 00:41:58,109 --> 00:42:00,248 هر اتفاقیم که بیوفته خواهریم 644 00:42:00,249 --> 00:42:03,120 مهم نیست پدر و مادرمون کیه 645 00:42:03,950 --> 00:42:05,648 ‫تا الان که همینطور بوده، 646 00:42:05,649 --> 00:42:08,358 ‫و ‫تا روزی که بمیریمم همینطور خواهد بود . 647 00:42:08,359 --> 00:42:12,789 ‫یا بهتره بگم ، حتی بعد از مرگم ، ‫ همچنان خواهر باقی میمونیم. 648 00:42:28,839 --> 00:42:30,239 دیگه حق نداری درش بیاری 649 00:42:42,760 --> 00:42:44,089 یه چیزیُ میدونستی؟ 650 00:42:47,930 --> 00:42:49,300 ماهم مثل توییم 651 00:42:52,269 --> 00:42:54,740 منظورت چیه؟ 652 00:42:55,899 --> 00:42:56,939 ‫ما هم ... 653 00:42:58,539 --> 00:43:00,140 ‫درست مثل توییم 654 00:43:02,140 --> 00:43:03,280 ‫من از یه پدر دیگه ـم ... 655 00:43:04,450 --> 00:43:07,108 اونی هم همینطور 656 00:43:07,109 --> 00:43:08,379 امکان نداره 657 00:43:09,220 --> 00:43:10,649 مگه همچین چیزی ممکنه؟ 658 00:43:11,350 --> 00:43:15,188 بابا نمیخواست دستمون به اون دفتر خاطرات برسه چون نمیخواست به این حقیقت پِی ببریم 659 00:43:16,990 --> 00:43:21,258 تمام اون اطلاعاتُ پیش خودش نگه داشته بود که اگه یه زمانی خواستیم با پدرمون روبرو شیم، بدونیم کجاس 660 00:43:23,060 --> 00:43:24,300 ‫بچه ها ، 661 00:43:25,399 --> 00:43:27,030 این چه حسیه که من دارم؟ 662 00:43:27,769 --> 00:43:29,039 حالم بده 663 00:43:29,700 --> 00:43:31,310 ‫حتماً شمام مثل منین، 664 00:43:31,939 --> 00:43:33,310 یه حالیم 665 00:43:34,310 --> 00:43:36,039 این چه حسیه که من دارم؟ 666 00:43:38,080 --> 00:43:40,680 ‫مثل این میمونه که تو بیابون تنهات بذارن ... 667 00:43:41,680 --> 00:43:43,680 و یهو با عزیزات رو در رو شی 668 00:43:47,450 --> 00:43:48,660 منم همین حسُ دارم 669 00:43:50,189 --> 00:43:51,390 ‫دیشب، 670 00:43:52,789 --> 00:43:56,030 ‫لبِ رودخونه به وضعیت خودم فکر میکردم، 671 00:43:58,569 --> 00:44:00,100 ‫ذهنم مدام به سمت بابا می رفت. 672 00:44:02,439 --> 00:44:04,169 حتماً خیلی بهش سخت گذشته 673 00:44:05,970 --> 00:44:07,939 ما هم که مرتب جلویِ چشمش بودیم 674 00:44:09,410 --> 00:44:11,450 ما اثبات خیانت زنش بودیم 675 00:44:12,109 --> 00:44:14,879 حالا میفهمم که چرا میخواست حقیقتُ اَزمون پنهون کنه 676 00:44:16,749 --> 00:44:22,950 چطور میخواست بگه که پدرمون نیست؟ 677 00:44:24,019 --> 00:44:25,229 ‫بدون اینکه بدونیم ، 678 00:44:25,930 --> 00:44:27,160 ...حرفایِ مامانُ باور کردیم 679 00:44:28,359 --> 00:44:31,169 و 4 به 1 بهش حمله کردیم 680 00:44:33,169 --> 00:44:35,240 میدونی چقدر زجر آوره؟ 681 00:44:36,970 --> 00:44:38,139 ‫فردا تولدشه ، 682 00:44:38,140 --> 00:44:39,839 نمیدونم چجوری باهاش روبرو شم؟ 683 00:44:41,609 --> 00:44:44,510 نه میتونم ازش پنهون شم نه میتونم تو چشماش نگاه کنم 684 00:44:45,180 --> 00:44:46,540 من یکی که موندم 685 00:44:46,879 --> 00:44:49,680 وقتی یه همچین کاری در حقش کردیم چطور میخوایم باهاش روبرو بشیم؟ 686 00:44:50,419 --> 00:44:51,589 ‫من میخوام ببینمش. 687 00:44:53,249 --> 00:44:54,959 دلم براش تنگ شده 688 00:44:55,859 --> 00:44:57,689 میخوام طلب بخشش کنم 689 00:44:58,689 --> 00:45:00,629 من دختر بدی بودم 690 00:45:02,660 --> 00:45:06,569 بهش گفتم دیگه نمیخوام ببینمت 691 00:45:08,700 --> 00:45:10,669 همه ـمون تو یه وضعیتیم 692 00:45:11,609 --> 00:45:14,539 ما بودیم که نادیده ـش گرفتیم 693 00:45:15,280 --> 00:45:17,080 ‫حتی بعد از تصادف ، 694 00:45:18,180 --> 00:45:19,910 اونُ متهم به قتل کردیم 695 00:45:22,950 --> 00:45:24,990 یه جورایی از خود بی خود شده بودیم 696 00:45:25,890 --> 00:45:27,919 چطور تونستیم اینکارُ باهاش کنیم؟ 697 00:45:28,319 --> 00:45:29,390 ‫بابا ... 698 00:45:30,490 --> 00:45:31,890 ‫من میرم بابا رو ببینم. 699 00:45:33,930 --> 00:45:35,600 ‫- بابا ... ‫- بابا ... 700 00:45:37,229 --> 00:45:39,030 ‫- بابا! ‫- بابا! 701 00:45:46,069 --> 00:45:47,140 ‫بابا ... 702 00:45:50,439 --> 00:45:51,479 ‫خاله. 703 00:45:53,350 --> 00:45:55,680 ‫بابا کجاست؟ رفت سر کار؟ 704 00:45:58,019 --> 00:46:00,890 از دیروز تا حالا نیومده 705 00:46:01,519 --> 00:46:02,519 ‫- چی؟ ‫- چی؟ 706 00:46:02,819 --> 00:46:04,119 ‫شماها اونُ تحت فشار گذاشتید، 707 00:46:04,120 --> 00:46:06,430 حتماً براش سخت بوده 708 00:46:07,430 --> 00:46:09,200 ‫میدونم شوکه شدید، 709 00:46:09,629 --> 00:46:11,530 اما اونم تحت فشاره 710 00:46:12,030 --> 00:46:14,169 حالا چیکار کنم؟ همه ـش تقصیر منه 711 00:46:14,769 --> 00:46:17,140 ‫باید بهمون می گفتی 712 00:46:17,300 --> 00:46:19,010 خودمم سر صبح فهمیدم 713 00:46:19,470 --> 00:46:21,378 فکر کردم رفته یه بادی به سرش بخوره 714 00:46:21,379 --> 00:46:24,009 پس یعنی نمیدونی کجاست؟ 715 00:46:24,010 --> 00:46:27,549 با همه کسایی که باهاشون در ارتباط بود تماس گرفتیم اما هیچکس ازش خبر نداره 716 00:46:27,550 --> 00:46:30,220 پدر شوهرتم مجبور شد بره زادگاهش پرسُ جو کنه 717 00:46:30,649 --> 00:46:32,950 چطوره اطرافِ محله رو بگردیم؟ 718 00:46:58,479 --> 00:47:00,550 ‫دستگاه مشترک مورد نظر خاموش می باشد ... 719 00:47:07,689 --> 00:47:10,759 ببخشید ، پدرمُ این دو رو برا ندیدین؟ 720 00:47:10,760 --> 00:47:12,189 خیلی وقته ندیدمش 721 00:47:24,200 --> 00:47:25,439 ‫بابا! 722 00:47:32,479 --> 00:47:33,810 ‫بابا! 723 00:47:37,249 --> 00:47:38,519 ‫بابا! 724 00:47:49,959 --> 00:47:51,830 ‫همه جا رو گشتیم ، اما نیست که نیست 725 00:47:51,930 --> 00:47:53,629 حتماً جای دوری رفته 726 00:48:09,050 --> 00:48:11,979 از کی جین چیزی دستگیرت نشد؟ 727 00:48:12,050 --> 00:48:14,150 ‫خُب راستش ... 728 00:48:14,889 --> 00:48:15,959 چی شده؟ 729 00:48:17,919 --> 00:48:19,260 ‫متاسفم قربان. 730 00:48:19,459 --> 00:48:21,990 اگه بگید بمیر همینجا میمیرم 731 00:48:22,430 --> 00:48:24,400 ‫اما من و کی جین رفیقیم 732 00:48:24,829 --> 00:48:26,328 نمیتونم چیزی بهتون بگم 733 00:48:26,329 --> 00:48:28,728 پس بهتره درمورد رفیقت بیشتر بدونم 734 00:48:28,729 --> 00:48:30,240 اینجوری شاید بتونم کمکش کنم 735 00:48:30,900 --> 00:48:31,939 حرف بزن 736 00:48:33,740 --> 00:48:35,039 ! حرف بزن 737 00:48:36,880 --> 00:48:38,809 ‫آقای کیمِ قمارباز ... 738 00:48:40,150 --> 00:48:42,110 ‫پدر بیولوژیکی گوانگ ته ـس . 739 00:48:42,720 --> 00:48:45,220 ‫چی؟ پدر بیولوژیکی؟ 740 00:49:05,769 --> 00:49:07,769 ‫ واحد 401 ! 741 00:49:07,970 --> 00:49:09,780 داشتم میومدم پیشتون 742 00:49:10,309 --> 00:49:12,509 ‫اتفاقی برای چول سو افتاده؟ 743 00:49:12,510 --> 00:49:15,050 ‫چی؟ خُب راستش ... 744 00:49:15,510 --> 00:49:16,780 ‫چطـور؟ 745 00:49:17,419 --> 00:49:20,450 ‫قرار بود امروز همدیگرُ ببینیم ، اما نتونستم باهاش تماس بگیرم 746 00:49:21,019 --> 00:49:22,789 قرار بود همدیگرُ ببینید؟ 747 00:49:23,459 --> 00:49:26,930 ‫فردا تولدشه ، میخواستیم باهم جشن بگیریم 748 00:49:28,430 --> 00:49:32,430 ‫خُب راستش ... ‫واسه یه کاری رفته بیرون شهر 749 00:49:32,900 --> 00:49:34,099 کجا؟ 750 00:49:34,769 --> 00:49:37,570 رفته زادگاهش باید به یه موضوعی رسیدگی میکرد 751 00:49:38,669 --> 00:49:41,139 از من که دوری نمیکنه، درسته؟ 752 00:49:42,110 --> 00:49:45,139 بعد از اولین قرارمون کجا ول کرده رفته؟ 753 00:49:45,410 --> 00:49:47,208 ‫انتظار نداشتم یه همچین کاری کنه. 754 00:49:47,209 --> 00:49:49,119 ‫باورم نمیشه... 755 00:49:49,519 --> 00:49:51,780 اون بهم قول داده بود 756 00:49:52,320 --> 00:49:54,490 ‫حتماً یه کار فوری پیش اومده 757 00:49:54,820 --> 00:49:57,459 وگرنه دلیلی نداره ازت دوری کنه 758 00:49:58,360 --> 00:50:01,329 ‫گفتم شاید چون دختراش دوسم ندارن، 759 00:50:01,530 --> 00:50:03,930 داره اینکارُ میکنه 760 00:50:04,660 --> 00:50:06,800 ‫روزی که دیدمشون، 761 00:50:07,229 --> 00:50:09,669 قشنگ معلوم بود که از من خوششون نیومد 762 00:50:15,010 --> 00:50:17,409 ببخشید دیر کردم 763 00:50:17,410 --> 00:50:19,109 تازه از بوسان برگشتم 764 00:50:19,110 --> 00:50:20,978 چرا بوسان؟ اجرا داشتی؟ 765 00:50:20,979 --> 00:50:23,848 ‫- آره. ‫- انگار خیلی محبوب شدی. 766 00:50:23,849 --> 00:50:25,788 ‫- خوش به حالت. ‫- تبریک میگم. هیونگ نیم. 767 00:50:25,789 --> 00:50:26,950 ممنون 768 00:50:27,389 --> 00:50:29,989 یه کاری باهاتون داشتم 769 00:50:29,990 --> 00:50:31,859 میدونین که فردا تولد پدرِ 770 00:50:31,860 --> 00:50:32,860 ‫- آره. ‫- آره. 771 00:50:32,861 --> 00:50:34,990 این اولین تولدیه که توش شرکت دارید 772 00:50:35,189 --> 00:50:36,899 ‫میخواستم بدون اینکه کسی چیزی بفهمه، 773 00:50:36,900 --> 00:50:38,999 یه جشن تولد حسابی براش بگیریم 774 00:50:39,430 --> 00:50:41,828 ‫- منکه اوکیم ‫- منم اوکیم. 775 00:50:41,829 --> 00:50:43,498 پس فردا کارمونُ شروع میکنیم 776 00:50:43,499 --> 00:50:46,110 باید یه سری خرتُ پرت بگیریم 777 00:50:46,939 --> 00:50:49,039 چطوره تو پشت بوم کباب بازی کنیم؟ 778 00:50:49,840 --> 00:50:51,208 تزئینم با من 779 00:50:51,209 --> 00:50:53,879 با چند تا لامپُ بادکنک باحالش میکنم 780 00:50:53,880 --> 00:50:57,320 انگار کارتونُ خوب بلدین 781 00:50:57,479 --> 00:50:58,919 حالا چیا بخریم؟ 782 00:50:59,050 --> 00:51:01,550 ‫اول ، گوشت خوک . 783 00:51:01,789 --> 00:51:03,819 ‫- دنده رو یادت رفت. ‫- سوسیسم نیاز داریم. 784 00:51:03,820 --> 00:51:05,058 ‫میگو. میگو هم کباب کنیم. 785 00:51:05,059 --> 00:51:07,160 ‫* آبالون، بیاین هرچی دم دستمون اومد و کباب کنیم ≡ یه نوع صدفه ≡ 786 00:51:07,459 --> 00:51:08,860 چطوره کفشامونم کباب کنیم؟ 787 00:51:13,269 --> 00:51:14,269 آیگو 788 00:51:21,039 --> 00:51:23,380 ‫- بابا تماس نگرفت؟ ‫- نه 789 00:51:24,579 --> 00:51:27,340 حتی ایستگاه قطارم زیر و رو کردیم 790 00:51:28,150 --> 00:51:29,519 ‫تمام روزُ چیزی نخوردین، درسته؟ 791 00:51:29,950 --> 00:51:31,280 شروع کنین 792 00:51:33,419 --> 00:51:35,550 گفتم سوپ کیمچیُ برنج بپزم 793 00:51:41,260 --> 00:51:42,630 از گلوم پایین نمیره 794 00:51:43,229 --> 00:51:45,700 ‫تو بارداری باید یه چیزی بخوری 795 00:51:46,970 --> 00:51:49,800 چطور میتونم غذا بخورم ‫وقتی حتی نمیدونم بابا کجاست؟ 796 00:51:51,700 --> 00:51:55,209 ‫فردا تولدشه. ‫اگه برنگشت چی؟ 797 00:51:56,139 --> 00:51:57,180 آیگو 798 00:51:57,780 --> 00:51:59,039 برمیگرده 799 00:51:59,950 --> 00:52:01,680 مطمئنم امشب برمیگرده 800 00:52:02,349 --> 00:52:04,680 ‫امیدوارم ‫فردا صبح اینجا باشه . 801 00:52:05,619 --> 00:52:08,450 نمیخوام روز تولدشُ تنها باشه 802 00:52:28,369 --> 00:52:29,740 من اومدم 803 00:52:30,479 --> 00:52:33,050 ‫چرا انقدر طولش دادی؟ چرا جواب تلفنتُ نمیدی؟ 804 00:52:33,180 --> 00:52:34,409 ‫متاسفم مادر. 805 00:52:34,410 --> 00:52:38,019 ‫لازم نیست عذرخواهی کنی. ‫داشتم از نگرانی میمُردم. 806 00:52:38,150 --> 00:52:39,888 تو دیگه حامله ای 807 00:52:39,889 --> 00:52:42,888 اگه اتفاقی برای بچه ـت بیوفته چی؟ 808 00:52:44,289 --> 00:52:46,959 ‫این سوپ مار ماهیه. تا قطره آخرشُ بخور 809 00:52:54,030 --> 00:52:57,639 آیگو باید بیشتر مراقب خودت باشی 810 00:52:57,869 --> 00:52:59,610 ‫حالا برو دراز بکش 811 00:52:59,939 --> 00:53:01,139 آفرین دختر خوب 812 00:53:06,749 --> 00:53:08,749 این مامانم دیوونم کرده 813 00:53:09,050 --> 00:53:11,210 از وقتی رفتی یه بند غُر زده 814 00:53:11,280 --> 00:53:12,319 ‫متاسفم. 815 00:53:12,320 --> 00:53:15,689 اون حرف هیچکسُ قبول نداره جز اون فالگیر 816 00:53:16,519 --> 00:53:17,619 میتونی از خودش بپرسی 817 00:53:18,789 --> 00:53:20,630 ‫امیدوارم اینبار خوب پیش بره 818 00:53:21,229 --> 00:53:23,199 حس خوبی به این قضیه دارم 819 00:53:23,200 --> 00:53:25,558 مادر که فکر میکنه جواب میده تو پوست خودش نمیگنجه 820 00:53:25,559 --> 00:53:26,999 حتی اسم بچه ـرم انتخاب کرده 821 00:53:29,700 --> 00:53:30,900 مامانِ برکت؟ 822 00:53:31,970 --> 00:53:33,839 ‫- ها؟ ‫- اتفاقی افتاده؟ 823 00:53:33,840 --> 00:53:35,240 بنظر که خوب نمیای 824 00:53:36,240 --> 00:53:38,209 ‫چیزی نیست. 825 00:53:39,309 --> 00:53:40,479 ‫خُب... 826 00:53:41,950 --> 00:53:45,519 ‫در مورد تولد پدرت برنامه خاصی نداری؟ 827 00:53:46,749 --> 00:53:48,689 ‫نه ، ندارم. 828 00:53:49,619 --> 00:53:51,320 میخوای باهم شام بخوریم؟ 829 00:53:52,519 --> 00:53:55,160 بهتره همینکارُ کنیم 830 00:54:07,510 --> 00:54:09,380 ‫کجا بودی؟ 831 00:54:09,809 --> 00:54:12,680 ‫امروز اجرام فوق العاده بود نگاه کن 832 00:54:14,950 --> 00:54:16,280 باحال نیست؟ 833 00:54:16,820 --> 00:54:19,748 ‫زنده پخش شد ، ‫اما مردم دیوونه ـش شدن. 834 00:54:19,749 --> 00:54:22,150 همه تشویقم میکردن 835 00:54:22,389 --> 00:54:24,619 مو به تنم راست شد 836 00:54:26,189 --> 00:54:27,689 ‫خسته ام. میرم استراحت کنم 837 00:55:06,829 --> 00:55:07,970 ‫گوانگ ته آ... 838 00:55:24,820 --> 00:55:26,519 ‫کجا بودی؟ 839 00:55:30,959 --> 00:55:32,019 ‫گریه نکن. 840 00:55:44,269 --> 00:55:48,639 ببخشید همه ـش تقصیر منه 841 00:55:50,740 --> 00:55:52,180 ‫باید بهم می گفتی 842 00:55:53,110 --> 00:55:54,610 ‫حتما خیلی اذیت شدی 843 00:56:00,419 --> 00:56:02,249 من هیچی جز تو برام مهم نیست 844 00:56:03,760 --> 00:56:05,320 ‫انقدر نگران بودم که ... 845 00:56:05,789 --> 00:56:09,090 ترسیدم تو و هانبانگُ از دست بدم 846 00:56:10,200 --> 00:56:12,300 ‫ نمیذارم هانبانگ از دست بره. 847 00:56:13,200 --> 00:56:14,769 ‫به هر قیمتی شده ازش محافظت می کنم 848 00:56:18,340 --> 00:56:19,809 ‫من از هیچی خبر نداشتم ، 849 00:56:21,340 --> 00:56:22,809 معذرت میخوام 850 00:56:24,209 --> 00:56:26,410 روم نمیشد باهات رو در رو بشم 851 00:56:27,510 --> 00:56:28,709 خورد شدم 852 00:56:32,579 --> 00:56:33,889 دیگه این حرفُ نزن 853 00:56:35,289 --> 00:56:36,559 ‫من شوهرتم. 854 00:56:37,490 --> 00:56:40,090 ‫برام مهم نیست از کدوم خانواده ای یا کی هستی، 855 00:56:40,289 --> 00:56:43,300 ‫این که والدینت کلاهبردار باشن ‫یا قمار باز ، برام مهم نیست. 856 00:56:43,860 --> 00:56:45,229 تو لی گوانگ ته ای 857 00:56:46,829 --> 00:56:48,930 ‫و منم نمیتونم بدون تو زندگی کنم. 858 00:56:53,240 --> 00:56:54,769 ...همینجوری که هستی 859 00:56:56,010 --> 00:56:57,340 دوسِت دارم 860 00:57:00,110 --> 00:57:02,010 ‫از این به بعد قول میدم، 861 00:57:03,019 --> 00:57:04,820 از تو و هانبانگ مراقبت کنم 862 00:57:07,249 --> 00:57:08,349 ممنونم 863 00:57:11,320 --> 00:57:12,590 میشه یه لطفی در حقم کنی؟ 864 00:57:14,229 --> 00:57:15,660 میخوام ببینمش 865 00:57:19,329 --> 00:57:20,470 باید یه چیزی بهش بگم 866 00:57:34,410 --> 00:57:35,709 ! چول سو اوپـا 867 00:58:10,249 --> 00:58:12,280 یونگ هی ، متاسفم 868 00:58:12,749 --> 00:58:15,189 امروز نمیتونم به دیدنت بیام 869 00:58:15,490 --> 00:58:16,820 ‫منتظرم نباش 870 00:58:17,919 --> 00:58:20,030 ‫و اینکه ، ممنونم. 871 00:58:21,189 --> 00:58:23,030 ‫با اینکه مدت کوتاهی باهم بودیم ، 872 00:58:23,200 --> 00:58:26,470 ‫اما خاطرات خوبیُ برام به جا گذاشتی 873 00:58:34,070 --> 00:58:36,240 میخوای جا به جا شی؟ 874 00:58:37,110 --> 00:58:38,539 ‫فردا جا به جا میشم. 875 00:58:39,410 --> 00:58:42,050 ‫فکر نمیکنم دیگه لازم باشه اینجا بمونم 876 00:58:42,880 --> 00:58:44,880 ‫مجبور نیستی پول کرایه خونه رو پس بدی. 877 00:58:45,849 --> 00:58:47,490 دیگه نمیخوام اینجا بمونم 878 00:58:47,650 --> 00:58:49,050 دلیلی نداره 879 00:58:49,660 --> 00:58:53,030 بخاطر چول سو میگی؟ اون برمیگرده 880 00:59:00,430 --> 00:59:01,998 دیگه همه چی تموم شد 881 00:59:01,999 --> 00:59:04,969 ‫خُب ، این ... 882 00:59:04,970 --> 00:59:06,070 ‫مشکلی نیست. 883 00:59:06,510 --> 00:59:08,539 ‫میدونم چه حسی داره ‫و همین کافیه. 884 00:59:09,680 --> 00:59:13,349 ‫فکر کنم ‫بخاطر دختراش باشه 885 00:59:14,780 --> 00:59:18,649 ‫اون آدمی نیست ‫که‫ بخواد برخلاف میل دختراش عمل کنه 886 00:59:19,280 --> 00:59:20,720 همه چیُ میدونم 887 00:59:21,189 --> 00:59:23,260 ‫بچه هاش تو اولویتن . 888 00:59:24,389 --> 00:59:25,559 باید برم 889 00:59:26,389 --> 00:59:30,728 ‫واحد 401... نمیشه منتظرش بمونی؟ 890 00:59:30,729 --> 00:59:33,268 نمیگم به اجبار اینجا بمون، نه 891 00:59:33,269 --> 00:59:37,199 اما باید حرفایِ اونم بشنوی 892 00:59:37,200 --> 00:59:39,240 بعدش هرجا خواستی برو 893 00:59:39,669 --> 00:59:40,709 نمیشه 894 00:59:41,510 --> 00:59:43,010 ‫برای همه چی ممنونم. 895 00:59:44,439 --> 00:59:45,479 ‫ولی... 896 00:59:48,349 --> 00:59:49,450 حالا چیکار کنم 897 01:00:36,729 --> 01:00:41,099 لطفاً بعد از شنیدن بوق پیغام خود را بگذارید 898 01:00:42,070 --> 01:00:43,099 ‫بابا 899 01:00:44,700 --> 01:00:46,539 منم گوانگ نام 900 01:00:47,740 --> 01:00:49,139 الان کجایی؟ 901 01:00:51,740 --> 01:00:55,349 با گوانگ شیکُ گوانگ ته همه جا رو دنبالت گشتیم 902 01:00:56,349 --> 01:00:59,650 نمیشی که بدون هیچ حرفی ول کنی بری میدونی چقدر نگرانت شدیم؟ 903 01:01:03,559 --> 01:01:05,919 میدونی که فردا تولدته 904 01:01:08,559 --> 01:01:10,200 اگه تو نباشی که مزه نمیده 905 01:01:16,200 --> 01:01:17,300 ‫بابا ... 906 01:01:18,900 --> 01:01:20,610 ‫شاید بقیه ندونن ، 907 01:01:22,110 --> 01:01:23,880 اما من میدونم چه حسی داری 908 01:01:25,079 --> 01:01:26,749 ‫هرچی باشه، مادر برکتم، 909 01:01:27,380 --> 01:01:29,050 ‫درکت میکنم، 910 01:01:29,849 --> 01:01:32,050 و میدونم که چه حسی داری 911 01:01:33,919 --> 01:01:34,919 ‫بابا 912 01:01:36,590 --> 01:01:38,090 ‫دختر بزرگت ... 913 01:01:39,289 --> 01:01:41,130 برات سوپ جلبک دریایی درست میکنه و منتظرته 914 01:01:42,990 --> 01:01:44,729 دیر نکنیا 915 01:01:46,260 --> 01:01:47,430 ‫ما خواهرا ... 916 01:01:49,470 --> 01:01:51,300 ‫منتظریم که برگردی 917 01:01:58,680 --> 01:01:59,680 ‫بابا 918 01:02:01,979 --> 01:02:04,919 ‫منم دختر دومت ،گوانگ شیک دختری که از همه بیشتر قبولش داشتی 919 01:02:06,650 --> 01:02:09,590 هر کی هرچی میخواد بگه تو پدرمونی 920 01:02:10,459 --> 01:02:12,518 ‫حتی زمانیکه با هم کنار نمیومدیم ، 921 01:02:12,519 --> 01:02:15,490 ‫تو افتخار ما بودی ‫و مثل یه کوه پُشتمون بودی 922 01:02:16,729 --> 01:02:18,400 وجودت بـِهـِمون قدرت میداد 923 01:02:19,630 --> 01:02:21,630 ‫حالا منم که میخوام بهت قدرت بدم 924 01:02:23,340 --> 01:02:26,139 ‫سعی می کنم بفهمم که چه حسی داری 925 01:02:27,840 --> 01:02:29,880 ‫بیشتر از همه به من اعتماد کردی 926 01:02:32,110 --> 01:02:33,139 ‫بابا 927 01:02:34,010 --> 01:02:36,880 ممنون که با جونُ دل بزرگمون کردی 928 01:02:43,559 --> 01:02:45,959 ‫لطفاً بعد از شنیدن صدایِ بوق پیغام خود را بگذارید... 929 01:02:47,789 --> 01:02:48,930 ‫بابا 930 01:02:51,059 --> 01:02:53,669 منم ته تغاریت گوانگ ته 931 01:02:57,800 --> 01:02:59,700 بابا زود برگرد 932 01:03:00,939 --> 01:03:02,869 منُ خواهرام منتظرتیم 933 01:03:04,610 --> 01:03:06,039 باید یه چیزی بهت بگم 934 01:03:06,849 --> 01:03:07,950 ‫پس بهتره... 935 01:03:09,150 --> 01:03:10,450 زودتر برگردی 936 01:03:11,979 --> 01:03:13,550 ‫تو تنها پدری هستی که ... 937 01:03:14,650 --> 01:03:16,349 تو این دنیا دارم 938 01:03:19,590 --> 01:03:21,360 منتظرم برگردی 939 01:03:30,139 --> 01:03:31,539 بابا، دلم برات تنگ شده 940 01:03:34,740 --> 01:03:36,840 تا حالا هیچوقت اینجوری دلم برات تنگ نشده بود 941 01:03:38,410 --> 01:03:40,079 اینُ تا حالا نگفته بودم 942 01:03:43,419 --> 01:03:44,749 ‫بابا دوستت دارم. 943 01:03:46,450 --> 01:03:47,849 ‫ واقعاً دوسِت دارم. 944 01:04:25,220 --> 01:04:28,329 مهمون اصلی غایبه اونوقت اینجا نشستیم جلبک دریای میخوریم 945 01:04:29,229 --> 01:04:30,558 بهرحال ، کاریش نمیشه کرد 946 01:04:30,559 --> 01:04:32,999 هرجا باشه خودشُ میرسونه 947 01:04:35,970 --> 01:04:37,840 یعنی تا حالا چیزی نخورده 948 01:04:39,240 --> 01:04:41,209 حتی یه بارم برای تولدش چیزی درست نکردم 949 01:04:42,369 --> 01:04:44,809 نه کیک تولدی گرفتم و نه تولدشُ تبریک گفتم 950 01:04:45,979 --> 01:04:48,609 ‫اما روز تولد مامان ، ‫تو جاهایِ شیک غذا میخوردیم 951 01:04:48,610 --> 01:04:50,249 و هدیه های رنگُ وارنگ براش میگرفتیم 952 01:04:51,720 --> 01:04:53,820 چطور تونستیم اینکارُ کنیم؟ 953 01:04:55,849 --> 01:04:57,990 بابا چطور تونست دووم بیاره؟ 954 01:04:59,459 --> 01:05:01,760 چطور تونست این چیزا رو ببینه و دم نزنه 955 01:05:03,760 --> 01:05:04,800 ‫ با اینحال... 956 01:05:05,499 --> 01:05:07,999 میترسید از دستمون بده 957 01:05:08,729 --> 01:05:10,639 یا اینکه بریم پیش پدر واقعیمون 958 01:05:12,639 --> 01:05:14,110 خیلی احمقه 959 01:05:15,010 --> 01:05:16,880 ‫وقتی اونُ داریم چرا باید اینکارُ کنیم؟ 960 01:05:21,010 --> 01:05:23,880 ‫اگه میدونستم ، اجازه میدادم با واحد 401 باشه 961 01:05:24,519 --> 01:05:26,180 ‫ما خیلی خودخواه بودیم. 962 01:05:29,349 --> 01:05:32,260 به عنوان یه مـَرد همه چیشُ فدایِ ما کرد 963 01:05:34,030 --> 01:05:36,090 خیلی دلم براش میسوزه 964 01:05:37,729 --> 01:05:41,629 ‫وقتی گفتی سختیه زیادی کشیده، 965 01:05:41,630 --> 01:05:43,070 ‫نمی دونستم منظورت چیه 966 01:05:44,099 --> 01:05:46,070 ما چرا انقدر بدجنسیم؟ 967 01:05:47,369 --> 01:05:49,139 ‫ 4 به 1 باهاش مبارزه کردیم. 968 01:05:51,340 --> 01:05:53,910 شاید واسه همین ترسیده 969 01:05:56,650 --> 01:06:00,450 نکنه کار اشتباهی ازش سر بزنه؟ 970 01:06:01,720 --> 01:06:05,059 امکان نداره ‫مطمئنم یه همچین کاری نمیکنه. 971 01:06:05,660 --> 01:06:09,030 تمام این سالها مثل یه کوه محکم بود 972 01:06:09,930 --> 01:06:12,360 بهتر نیست به پلیس خبر بدیم؟ 973 01:06:12,959 --> 01:06:14,800 تا آخر شب منتظرش میمونیم 974 01:06:15,729 --> 01:06:16,900 ‫بابا ... 975 01:06:17,400 --> 01:06:20,039 غرورش تو اولویت اوله 976 01:06:20,539 --> 01:06:24,180 دوست نداره کسی از رازش باخبر شه 977 01:06:24,610 --> 01:06:26,280 باید بیشتر بگردیم 978 01:06:27,249 --> 01:06:28,979 یعنی کجا میتونه رفته باشه؟ 979 01:06:29,280 --> 01:06:30,919 اونکه جاییُ نداره 980 01:06:32,419 --> 01:06:34,919 صبر کن ببینم شاید رفته باشه همونجا 981 01:07:10,320 --> 01:07:11,820 ‫فکر نمی کنم اینجا اومده باشه. 982 01:07:12,260 --> 01:07:13,859 درست مثل قبله 983 01:07:13,860 --> 01:07:16,459 ‫اگه اینجا نیست پس کجاست؟ 984 01:07:33,910 --> 01:07:35,809 چرا باید دارو بخوری؟ 985 01:07:35,979 --> 01:07:38,650 ‫بابا ، پاشو! 986 01:07:45,360 --> 01:07:47,660 ‫مامانُ برگردون! 987 01:07:47,789 --> 01:07:50,199 ‫این تو بودی که کُشتیش! 988 01:07:50,200 --> 01:07:53,129 ‫مامانُ برگردون! 989 01:07:53,130 --> 01:07:54,829 ! تو اونُ کشتی 990 01:07:55,400 --> 01:07:58,039 هروقت من مُردم میتونین اینُ بخونین 991 01:08:12,579 --> 01:08:14,050 داره اسباب کشی میکنه 992 01:08:20,160 --> 01:08:21,430 ‫سلام. 993 01:08:22,090 --> 01:08:23,430 اسباب کشی میکنید؟ 994 01:08:23,700 --> 01:08:24,959 ‫درسته. 995 01:08:25,429 --> 01:08:28,029 دیگه دلیلی نداره اینجا بمونم 996 01:08:28,030 --> 01:08:30,170 با اجازه خداحافظتون 997 01:08:31,639 --> 01:08:32,939 ‫یه لحظه صبر کنید. 998 01:08:33,610 --> 01:08:34,938 ‫لطفا نرید. 999 01:08:34,939 --> 01:08:37,040 حداقل صبر کنید تا بابا برگرده 1000 01:08:37,309 --> 01:08:40,509 نباید بری صبر کن تا بابا برگرده 1001 01:08:41,580 --> 01:08:43,979 من و اون دیگه چیزی بینمون نیست 1002 01:08:44,679 --> 01:08:46,819 اینجا موندنم چیزیُ عوض نمیکنه 1003 01:08:46,820 --> 01:08:49,849 راستش، بخاطر ما رفته 1004 01:08:50,019 --> 01:08:51,688 رفته یه حالُ هوایی عوض کنه 1005 01:08:51,689 --> 01:08:53,119 به زودی برمیگرده 1006 01:08:53,120 --> 01:08:56,258 نمیشه همینجا منتظرش بمونی؟ 1007 01:08:56,259 --> 01:08:57,758 چرا خودتُ اذیت میکنی؟ 1008 01:08:57,759 --> 01:08:59,729 ‫آجوشی! کامیونُ خالی کن! 1009 01:09:07,009 --> 01:09:08,689 اونجا ـرم گشتیم 1010 01:09:08,769 --> 01:09:10,580 نیست که نیست 1011 01:09:11,410 --> 01:09:14,450 اکثر اوقات میرفت اونجا 1012 01:09:17,519 --> 01:09:18,920 حالا چیکار کنیم؟ 1013 01:09:20,080 --> 01:09:22,320 دارم دیوونه میشم 1014 01:09:23,759 --> 01:09:26,559 نکنه واقعاً اتفاقی براش افتاده باشه؟ 1015 01:09:28,889 --> 01:09:31,500 شما استراحت کنید من میرم کمکش کنم تا وسایلشُ بیاره 1016 01:09:43,570 --> 01:09:44,879 ممنون 1017 01:09:45,439 --> 01:09:48,549 ‫یه کم دیگه صبر کنید. ‫مطمئنم برمیگرده. 1018 01:09:49,710 --> 01:09:53,549 تو نامه که چیزه دیگه ای گفته 1019 01:09:54,290 --> 01:09:55,589 نامه؟ 1020 01:09:55,889 --> 01:09:59,688 عذرخواهی کرد و گفت خاطرات خوبیُ براش رقم زدم 1021 01:09:59,689 --> 01:10:01,660 نامه رو تو صندوق پستی انداخته بود 1022 01:10:12,670 --> 01:10:14,110 ‫(برسه به دستِ : بونگ جا) 1023 01:10:18,740 --> 01:10:22,580 ‫بونگ جا ، دیگه نمیتونم تو رویِ بچه ها ‫نگاه کنم. 1024 01:10:23,650 --> 01:10:27,849 انگار همه دار و ندارمُ از دست دادم 1025 01:10:28,820 --> 01:10:30,620 ‫حالا که همه چیُ میدونن ، 1026 01:10:30,889 --> 01:10:33,320 بهتره برای همیشه تمومش کنم 1027 01:10:33,830 --> 01:10:37,160 دیگه دلیلی نداره به این زندگی ادامه بدم 1028 01:10:37,330 --> 01:10:39,130 دیگه هیچی برام مهم نیست 1029 01:10:40,229 --> 01:10:44,400 ‫بونگ جا ، برای همه چی ممنونم ‫و متاسفم. 1030 01:10:45,099 --> 01:10:48,170 ‫به بچه ها بگو ... 1031 01:10:48,910 --> 01:10:52,040 دنبالم نگردن 1032 01:11:03,420 --> 01:11:04,490 ‫بابا ... 1033 01:11:04,514 --> 01:11:31,014 ‫:::: برای اطلاع از آخرین وضعیت زیرنویس به کانال تلگرامی ما بپیوندید:::: :::: @Sarah_FirstSub :::: 1034 01:11:31,019 --> 01:11:33,889 ≡خواهران انقلابی≡ 1035 01:11:33,990 --> 01:11:36,718 ‫- تا دا! ‫- میترسم مهمونی بهم بخوره. :::: @Sarah_FirstSub :::: 1036 01:11:36,719 --> 01:11:37,758 ‫اتفاقی افتاده؟ :::: @Sarah_FirstSub :::: 1037 01:11:37,759 --> 01:11:39,619 ‫- خونه رو ترک کرده. ‫- چی؟ :::: @Sarah_FirstSub :::: 1038 01:11:39,620 --> 01:11:41,688 ‫- می دونستی؟ ‫- هوم. :::: @Sarah_FirstSub :::: 1039 01:11:41,689 --> 01:11:44,859 ... یه بارم ازم مشاوره گرفت :::: @Sarah_FirstSub :::: 1040 01:11:44,860 --> 01:11:46,258 ‫گفت واسه یکی از دوستاش میپرسه :::: @Sarah_FirstSub :::: 1041 01:11:46,259 --> 01:11:47,928 ‫فکر کردم با کارگردان ملاقات داری. :::: @Sarah_FirstSub :::: 1042 01:11:47,929 --> 01:11:49,570 ‫- راستش ... ‫- منتظر کی هستی؟ :::: @Sarah_FirstSub :::: 1043 01:11:49,799 --> 01:11:51,369 ‫فکر می کردم شماره یک زندگیتم. :::: @Sarah_FirstSub :::: 1044 01:11:51,370 --> 01:11:52,439 ‫همه چی تموم شد. :::: @Sarah_FirstSub :::: 1045 01:11:52,700 --> 01:11:55,139 ‫من پـُر کردم. ‫بقیه ـشم تو باید پـُر کنی. :::: @Sarah_FirstSub ::::